ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



نگین سرخ
تا آسمان نماند، لب تشنه در دل شب 
تشت شفق به خون ِ خورشید شد لبالب 
***
ای کهکشان پرپر، افتاده بر شب خاک
از تو کویر ِ تاریک، شد کشتزار کوکب

بر دشمن این شفقّت، کی کرده است جز تو؟؛
بی قرص ِ ماه، می سوخت، بیخ و بن شب از تب

آیا خدای عشق و عقلی؟ که روی نعشت
این نعره زد که: یاهو!، آن ناله زد که: یارب!

بیت الغزل تو؛ از تو، دیوان آفرینش
- شیرازه اش مقاوم، اندازه اش مرتّب

حرّیت از تو تفسیر گردید و وقت ِ تحریر
شد خاک و خنجر و خون؛ کاغذ، قلم، مرکّب 

نام و نشان و قدر و قیمت به دین تو دادی
ای تو نگین ِ سرخ ِ انگشتریّ ِ مذهب 

بی تو چه بود آیین؟؛ آیینه ای غبارین
در موزه ی مذاهب، یا بر مزار ِ مکتب

قدر حسین و عبّاس، ای دل بپرس و بشناس
از دانه های الماس؛ - از اشک های زینب -
***
جز در ثنای خورشید، ما را زبان نچرخید
امّا ادا نگردید، یک ذرّه حقّ ِ مطلب   





کلمات کلیدی این مطلب :  سرخ ، حسین ، عباس ، زینب ، مذهب ، مکتب ،

موضوعات :  عاشورایی ، آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1392/8/24 در ساعت : 19:9:13   |  تعداد مشاهده این شعر :  1088


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

ابراهیم حاج محمدی
1392/8/24 در ساعت : 20:15:3
درود
بهره بردم از این سروده ی زیبا / کلمه ی شفقت را در جایی ندیده ام که به تشدید قاف ضبط شده باشد جایگزین های مناسبی از مصادر باب تفعّل می توان برای ان یافت
رحیم الله ارتگلی
1392/8/24 در ساعت : 20:56:55
درود و آفرین، پاداشتان با کهکشان پرپر...
سحر دگلی (آریایی)
1392/8/24 در ساعت : 21:4:20
سلام و درود و احترام جناب ذکاوت ارجمند

احسنت ها

قلمتان جاودان
احساستان در امان باد
محمد شکری فرد
1392/9/6 در ساعت : 18:27:55
خصوصی:

سلام استاد ذکاوت...ممنونم از اینکه نگاهتان را از شعرم دریغ نکردید.لطف دارید استاد.به آینده امیدوارم کردید.همیشه از شما بهترین ها را خوانده ام و آموخته ام.در دیدار حضرت آقا (امسال) که شعر خواندید در پایان جلسه خیلی دلم می خواست از نزدیک ببینمتان اما نشد.

انشاالله فرصت های دیگه.

دعا می کنم همیشه سالم و سلامت باشید.
صمد ذیفر
1392/8/27 در ساعت : 2:12:31
سلام .
جناب ذکاوت گرامی .
درود و دستمریزاد . . ماجور باشید.
بازدید امروز : 6,055 | بازدید دیروز : 9,349 | بازدید کل : 123,039,514
logo-samandehi