ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



گرگ و سلام بی طمع؟!!!
به نام خداوند قادر

درود بر همه همراهان گرامی
تاریخ تکرار مکرراتی است که باید یادمان باشد، تا در حوادث واقعه، جهت عبرت آموزی به آن ها رجوع کنیم...

آدم که نماینده ی عده ای می شود باید حق تمام موکلینش را در نظر بگیرد و استیفای حق علاوه بر تدبیر! شجاعت هم می خواهد، تا بتواند امید! به دنبال داشته باشد.

همه می دانیدم که: بخواهی دستت را از دهان کوسه ها بیرون بکشی کار بسیار دشواریست واقعا، تازه اگر بخواهی گوشت تنت لای دندانهایش هم نماند!!! ولی خوب تلاشت را باید بکنی... نباید بگذاری طمع یک دستت، جانت را به خطر بیندازد! ولی مفت و مسلم از همان یک دست هم که نباید بگذری!!!

غزلی تقدیم به کسی یا کسانی که این روزها با کوسه ها دست و پنجه نرم می کنند:

کربلا را یادتان باشد...

 

 در موج طوفان ها خدا را یادتان باشد

اندیشه ها ی ناخدا را یادتان باشد

هم فکر آب و نان و صلح و امنیت باشید

هم کربلای جبهه ها را یادتان باشد

بد نیست گاهی مهره ها را هم عقب بردن

اما در این میدان گِرا را یادتان باشد

گرگ و سلام بی طمع؟! وای از خیال خام

دستان آخر در حنا را یادتان باشد!

باید بپردازیم قدری هم بها اما

حد و حدود این بها را یادتان باشد

از حُسنِ نیّت هایشان وقتی سخن راندند

آن ظلم های ناروا را یادتان باشد

قربانی غفلت نباید کرد عزت را

شد درس عبرت،... کربلا را یادتان باشد

مربع

پندِ ظریفِ آخرین مصرع، برای کیست؟!

زیر نظر دارم شما را... یادتان باشد

 

مجتبی نادری طاهری



   تاریخ ارسال  :   1392/8/25 در ساعت : 15:42:53   |  تعداد مشاهده این شعر :  1473


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

حسین نبی زاده اردکانی
1392/8/26 در ساعت : 22:0:42
گفتی تمام گفتنی ها را نگفتی که:
حفظ غنی سازی.... خدا را ،یادتان باشد

سارا وفایی زاده
1392/8/25 در ساعت : 16:22:40
درود

زیباست
مجید هادوی
1392/8/27 در ساعت : 7:18:45
سلام جناب طاهری
شعرهایی که در زمینه مذاکرات و کلا آمریکا سروده اید را خیلی می پسندم
هم زیباست و هم رسالت مهم و زیربنایی ای را به خوبی انجام می دهد
قبول باشد انشالله
بازدید امروز : 5,443 | بازدید دیروز : 6,651 | بازدید کل : 122,953,603
logo-samandehi