ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



شرح اولین زیارت یک شاعر


 
بسم الله
 
زیر تابش مهتاب، مثل هر شب و هر بار
دفتری ورق میخورد، بین باور و انکار
 
شاعری نفس هایش بوی عاشقی می داد
واژه ها غریبانه روی دفترش آوار
 
می نوشت و خط میزد بر تن غزل هایش؛
«ای قلم! تو یاری کن، لا اقل، همین یک بار»
 
لحظه ای پر از شوقت، گرم ِ گفتگو با تو
گَه تمام ابیاتش از نبودنت سرشار
 
بر خودش تشر میزد : « بس کن این تقلا را؛
دست ِ خسته را امشب، از سر غزل بردار
 
من کی ام که بِنویسم از طلوع چشمانت؛
من غروب ِ پائیزم بی نگاه تو ای یار!»
 
محو گنبد در قاب شد نگاه رنجورش،
رفته رفته خوابش برد غرق ِ در همین افکار
 
ناگهان به خود آمد، چشم خسته را وا کرد
«ای خدا! چه میبینم؟!...معجزه شده انگار»
 
باورش نبود اما، واقعا همانجا بود؛
زنده روبرویش بود، قاب ِ عکس ِ بر دیوار
 
ماتِ گنبدِ در نور...در دلش چه غوغا شد؛
رعشه ای بر اندامش، لکنتی که در گفتار
 
«الســ...سلام یــ...ا...ارباب! ، السلام ای مهتاب!»
با صدای خش دار و زار و خسته و بیمار
 
خوانده بوده در جائی " چشم برزخی داری"
ذکر دائمش این بود: « یا کریمُ یا ستّار!»
 
لطمه زد به ابیاتش، تند و تند هی میخواند؛
هر چه روضه از بر بود، شاعرانه تر اینبار
 
گفت و گفت و آتش ریخت، رندی اش کمی گل کرد:
«مادرت وساطت کرد، عاشقان خود بسیار.
 
من فقط غزل دارم، دست قلب ِ من خالی ست؛
مشتی خاک بی ارزش، شد نمونه ی خروار.
 
شاعرانه گیم ارباب! لطف مادرت بوده،
آینه شدم...اما غرق ِ نکبت و زنگار.
 
گنبدت هلاکم کرد...از نو عاشقم کن باز؛
آمدم غریبانه، دلبری کنی دلدار!»
 
با نگاه محزونش، طرح یک غزل میریخت
خانه ات غزل! آباد...مرحبا به تو معمار!
 
***
 
ناگهان وجودش سوخت، قاب عکس، چوبی شد!
اشک ماتمش جاری، «ای خدا!...شدم بیدار؟»
 
در کنار دستانش، یک قلم که افتاده؛
بوی کربلا میداد ، دفترش کمی انگار
 
او نوشت و امضا کرد : " حاء و میم" ، « یا فطرس!؛
جان من غزل ها را دست صاحبش بسپار»
 
زیر تابش مهتاب، مثل هر شب و هربار
دفتری ورق میخورد، خالی از غم و انکار
 
ح.م

کلمات کلیدی این مطلب :  زیارت ، کربلا ، گنبد ، حرم ، شاعر ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1392/9/5 در ساعت : 14:11:55   |  تعداد مشاهده این شعر :  803


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

دکتر آرزو صفایی
1392/9/5 در ساعت : 19:6:59
درود بر شما
خواندمتان
خوش آمدید
حنیف منتظرقائم
1392/9/6 در ساعت : 8:47:28
سلام
یک دنیا ممنون از شما
علی‌رضا حکمتی
1392/9/6 در ساعت : 9:50:39
باسلام
لحظه هایتان شاعرانه باد.
حنیف منتظرقائم
1392/9/6 در ساعت : 10:40:42
سلام بزرگوار
ممنون از لطف شما
پاینده باشید
شبنم فرضی زاده
1392/9/5 در ساعت : 14:51:52
درود
خوش آمدی
حنیف منتظرقائم
1392/9/5 در ساعت : 16:25:37
سلام
ممنون از لطف شما
بازدید امروز : 329 | بازدید دیروز : 13,569 | بازدید کل : 122,986,819
logo-samandehi