ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



قصیده ی مسافر!به:سهراب سپهری
رد شد از این کوچه شامگاه، مسافر
پنجره ای دید رو به ماه مسافر

پنجره ای دید باز و دست تکان داد
برافق سرخ شامگاه مسافر

با هیجان ایستاد محو در آن سو
داد به باد آن میان کلاه مسافر

گستره ای دید پر ستاره که می خواند
دست ببر در مدار ماه، مسافر!

برده ای امشب به غرفه ها ی فلک را ه
زمزمه اش بود یا اله مسافر

این به فراسو گشوده پنجره ی کیست
ریخت فقط حیرت از نگاه مسافر

این جذبات کدام عارف شرقی ست؟
چشم به فانوس خانقاه مسافر

کوچه ای از آسمان برابر چشمش
کرد درنگی به شاهراه مسافر

بر سر هر کوچه ایستاده رسولی
برد به پیغمبری پناه مسافر

این منم آیا به عرش؟ پلک به هم زد
تا به خود آمد از اشتباه مسافر

دید همان جا گشوده پنجره تا دوست
دید و فرا رفت عذر خواه مسافر

دید گلستانه ای به چشم، دگرگون
چید از آن گونه گون گیاه مسافر

رفت از آنجا صدای آب بنوشد
در گذر فیض گاه گاه مسافر

رفت که تا دل به روشنی بسپارد
خسته از آن رخوت سیاه مسافر

بر سر آن کوچه بود چشم به بالا
بر سر آن کوچه، تا پگاه مسافر

پلک زد و دید پایبند زمین است
رفت و پیاپی کشید آه مسافر

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ، سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1392/9/17 در ساعت : 23:44:20   |  تعداد مشاهده این شعر :  1028


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمدرضا سلیمی
1392/9/18 در ساعت : 16:23:13
سلام استاد
دست مريزاد
امشب قلم به قصد تغزل مسافر است
محمدمهدی عبدالهی
1392/9/18 در ساعت : 18:27:13
سلام وعرض ادب استاد
زيبا و دلنشين بود
موفق و مويد باشيد در پناه امام عصر(عج)
مهدی سیدحسینی
1392/9/18 در ساعت : 19:37:20
درود
بهره بردم
ابوالقاسم افخمی اردکانی
1392/9/17 در ساعت : 23:52:33
زیباست...
درودتان
محمدرضا بداغی
1392/9/18 در ساعت : 11:21:45
درودها بر شما و قلم توانایتان
زیبا سروده اید
شاد باشید
بازدید امروز : 799 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,556,759
logo-samandehi