ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



تنهایی
خود من می آئی تا راه بریم ؟
تا سر همین چهار راه بریم ؟
من میگم تو حرف نزن ,ساکت باش
تو فقط به حال من شاهد باش.
می بینی بسته شدم به روزگار..
من چقدر دیر میرسم سر قرار...
یادته قول داده بودم برویم ؟
تا ته دنیا من و تو بدویم ؟
اولش یه ایل دنبالم بود
می بینی تنها شدیم حالا چه زود ؟
چی شدن اونایی که می اومدن
چرا همه زیر قولاشون زدن ؟
آقا جون می گفت: اولش غمه...
اینهمه راه اومدیم , یعنی کمه ؟
غیر از این که هنوز, شکر خدا
سرِپا هستم و می بینم تو را
خود من, کنار من که کسی نیست
یک ذرَه خیال دل هم دیگه نیست...
یادته قهقهه ی جوونی رو ؟
اون همه عشق و شیرین زبونی رو ؟
خود من باز زمن دور شدی.
توی رویاها گم و گور شدی.
نظرت چیه؟ رو نیمکت بشینیم..
زیر اون درخت همو خوب ببینیم؟
من میخوام منو فرا موش کنی.
من میخوام به حرف من گوش کنی.
وقتی که جنس تو از رویا هاست
جای تو در قفس تن , اینجاست ؟
خود من دستم دیگر بسته است
پای من از بردن تو خسته است.
تو برو , برو ,منو تنها بذار...
لنگ لنگان می رسم سرِ قرار.
کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1392/10/2 در ساعت : 22:45:16   |  تعداد مشاهده این شعر :  575


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مجتبی اصغری فرزقی
1392/10/3 در ساعت : 10:41:59
سلام سركا رخانم

كار شما را خواندم
موفق باشيد
مهدخت قوام مصطفوی
1392/10/3 در ساعت : 15:4:33
سلام و درود
سرافراز فرمودید
سپاسکزارم
محمدمهدی عبدالهی
1392/10/2 در ساعت : 22:57:26
درود بزرگوار
مهدخت قوام مصطفوی
1392/10/3 در ساعت : 1:0:35
عرض سلام وسپاس خدمت گرامیتان
از نظر لطفتان سپاسگزارم
مهدخت قوام مصطفوی
1392/10/3 در ساعت : 15:6:47
سلام استاد عزیز
بسیار متشکرم
دکتر آرزو صفایی
1392/10/2 در ساعت : 23:45:17
درود بانو
سروده تان را خواندم
اما در جایی حال و هوایش ترانه میشود و جای دیگر
سبکش تغییر میکند
گمان میکنم هنوز باید ویرایش شود
جسارتم را ببخشید
امید که بیش بخوانمتان
برقرار باشید
مهدخت قوام مصطفوی
1392/10/3 در ساعت : 0:59:19
عرض سلام و ادب خدمت گرامیتان
از نگاهتان سپاسگزارم .توجه و راهنماییتان موجب امتنان اینجانب است.
سایه تان مستدام
بازدید امروز : 553 | بازدید دیروز : 13,569 | بازدید کل : 122,987,043
logo-samandehi