ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



طلسم
انگار طلسم  شده ام.
 
همه ی ساعت ها، ساعت هاست  که  به خواب رفته اند.
 
سال هاست که  به خواب رفته اند.
 
قرن هاست که به خواب رفته اند.
 
اما با تمام این بی زمانی ها، هنوز زمین دارد  به  دور خود  و خورشید می چرخد.
 
نمی دانم  وسعت عشق  زمین به خورشید چه قدراست، که از آغاز جهان هنوز دارد به دور خورشید می گردد!
 
مانده ام اگر روزی زمین  بایستد، خورشید آن روز با  او قهر کرده؟
 
یا وقتی گفته: "دیگر دوستت  ندارم" زمین دیگر دلیلی برای چرخش پیدا نکرده است!
 
اگر روزی خدای ناکرده زمین و خورشید ازهم دل خورشدند و کارشان به جدایی کشید و زمین ایستاد؛ از آن  روز قانون  جاذبه  برای  نگه  داشتن
  
ما  برسطح زمین از کار می افتد و همه  می افتیم؟
 
تعجبی ندارد!
 
تکلیف روحی که  آرام ندارد، همین موهومات است دیگر!
 
کلمات کلیدی این مطلب :  زمان ، خواب ،

موضوعات :  نثر ادبی ،

   تاریخ ارسال  :   1392/10/16 در ساعت : 13:34:49   |  تعداد مشاهده این شعر :  763


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

دکتر آرزو صفایی
1392/10/16 در ساعت : 17:22:45
درود بانو
خوب نوشتی
برقرار باشی
راحله ندافی مقدم
1392/10/16 در ساعت : 19:32:13
سلام استاد
خوب خواندید
سپاس
محمد حسن بذرکار (محب)
1392/10/17 در ساعت : 14:31:31
الا بذکر الله....
راحله ندافی مقدم
1392/10/17 در ساعت : 18:44:22
سپاس
راحله ندافی مقدم
1392/10/17 در ساعت : 18:44:29
سپاس
محمدمهدی عبدالهی
1392/10/18 در ساعت : 10:19:18
سلام و عرض ادب بزرگوار
درود بر شما
راحله ندافی مقدم
1392/10/18 در ساعت : 10:49:40
سلام عرض شد جناب عبدالهی
زیارت قبول
پاینده باشید
مجید مه آبادی
1392/10/16 در ساعت : 15:10:5
سلام

جز این چیز دیگری در این نوشته هات ندیدم

همه ی ساعت ها، ساعت هاست که به خواب رفته اند.

شعر بیشتر بخوان
راحله ندافی مقدم
1392/10/16 در ساعت : 19:27:13
سلام
ممنون از نظرتون.حتما
بازدید امروز : 291 | بازدید دیروز : 13,569 | بازدید کل : 122,986,781
logo-samandehi