ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



دکتر شمیسا- تحلیل منطق الطیر
دکتر سیروس شمیسا
 
می خواهم منطق الطیر عطار را با زبان روانشناسی جدید که بیشتر ماخوذ از آراء کارل یونگ است به اختصار تحلیلی کنم.بر طبق نظر عطار –بعنوان یکی از نمایندگان بزرگ تفکرعرفانی ایرانی –بشر فطرتا در صدد شناختن خدا یعنی خود است.  این طلب در همه ی افراد بشری به نحوی هست اما در عمل هر یک به بهانه و عذر و مشکلی از این مهم باز می مانند مگر قلیلی که سرانجام این راه دور و دراز را طی میکنند و از خود به "خود" یا از خود به خدا می رسند.
نخستین مرحله طلب است . باید در آدمی انگیزه ی یافتن به شدید ترین وجهی پیدا شود . بعد از آن عشق است ، میل شدید به مطلوب به نحوی که کم و بیش خود را فراموش کندو هیچ چیز جز مطلوب در ذهن او نباشد. مرحله ی سوم معرفت است ، کم کم شروع به شناخت مطلوب و ابعاد تاریک و پر رمز و راز آن می کند.در اینجا دشواریِ شناخت مطلوب را با واژه ی استغنا بیان کرده است. باد بی نیازی می وزد و طالب را به پس می راند. این خطیرترین مرحله هاست . سرانجام سالک باید بتواند در مقابل این صرصرِ بی امان مقاومت کند و از پا نیفتد و خود را به سرزمین مرموز مطلوب برساند.بعد از این وادی توحید است.خود را در سرزمین مطلوب غرقه می یابد ، دیگر اصلا خود را نمی بیند هر چه هست اوست. وادی ششم وادی حیرت است . حیرت از اینکه بین طالب و مطلوب چه فرقی ست؟ آیا این منم ؟ یا اوست ؟ دو چیز در  میان است یا یکی؟ شبیه به حال آدمی که دچار توهم شده است که آنچه را که می بیند حقیقت است یا خواب؟ و به هر حال مفری از این حیرت نیست و لاجرم خود به خود سالک به آخرین منزل که منزل فقر و فناست کشیده می شود. و بالکل در مطلوب مستحیل می گردد ، دیگر از خود هیچ چیز ندارد  ( فقر ) و وجود او در حقیقت فنا در مطلوب است.
شارحان آثار عرفانی گفته اند که طلب و حیرت صفت فاعل است ، استغنا صفت مطلوب اما معرفت و عشق صفت مشترک هر دو است. یعنی خودِ ناخودآگاه هم در این سیر و سلوک شروع به شناخت خودآگاه می کند و نیز دوست دارد که شناخته شود. ( کنت کنزا مخفیا ...)
با توجه به مرحله ی هفتم ( فقر و فنا ) خود به خود چنین نتیجه ای به دست می آید که در جریان این سیر و سلوک ، خودآگاه یا طالب کاملا در مطلوب و ناخودآگاه مضمحل می شود و از این روست که " آن را که خبر شد خبری باز نیامد ".
اما بنا به عقیده ی یونگ اضمحلال کامل خودآگاهی ممکن نیست و خودآگاه در عین شناخت کامل ناخودآگاه ، فردیت خود را حفظ می کند.او می گوید : هنگامی که در دانشگاه کلکته در بنگال بودم این موضوع را با اساتید و علمای برهمن در میان گذاشتم ، اما آنان قادر به درک این مطلب نبودند.کوشیدم برای آنان روشن کنم که اگر مثلا  راما کریشنان  ( از روحانیون معروف هند ) می توانست در لحظات جذبه ی عمیق خود کاملا از خودآگاهی خود رهایی یابد در این صورت خود آن لحظات باید فاقد وجود بوده باشند. پس او هرگز نمی تواند آن لحظات را به یادآورد و یا ثبت کند و یا حتی از مخیله اش بگذرد که چنین لحظاتی اصلا وجود داشته اند. ( > با یونگ و هسه ، چاپ دوم ، ص 87 )
اما آنچه جالب است اصطلاح "فنا از فنا" ست :
هرک او رفت از میان اینک فنا                    چون فنا گشت از فنا اینک بقا
یا سفر بعد از مرحله ی فقر و فنا که به آن ( سیرٌ فی الله ) در مقابل ( سیر الی الله ) نام نهاده اند. وچنین تعبیر کرده اند که سالک در این مرحله به بقای تام و تمام می رسد. و میتوان آن را مطابق آرای یونگ بازگشت به حاق خودآگاهی تعبیر کرد. در عرفان هندو هم که برای یوگی به هشت منزل قائل شده اند منزل آخر سامادی  Samadhi     است که در آن یوگی به هشیاری کامل و  خودشناسی می رسد.
در این مرحله است که بشر به سعادت عظمی دست میابد زیرا بین دو سطح وجودی او ( خودآگاه و ناخودآگاه ) هیچ ناشناخته و مساله ای نیست. و با تعبیرات قرآنی ، نفس ، نفس مطمئنه می شود به این تعبیر که ناخودآگاه از خودآگاه راضی است و این ارامش جاویدان است : یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیۀ مرضیۀ ( سوره فجر آیات 28 و 29 ) ای نفس آرمیده بازگرد به سوی پروردگارت خوشنود و پسندیده.
 
 
 
از کتاب گزیده منطق الطیر  - انتشارات پیام نور
 

موضوعات :  سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1392/10/16 در ساعت : 21:19:47   |  تعداد مشاهده این شعر :  1248


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

رحیم الله ارتگلی
1392/10/19 در ساعت : 1:22:35
درود و سپاس

کاش مراحل هفتگانه را به شماره مشخص می کردید چون آنچه ذکر شد به نظر شش مرحله شد؟؟؟

در پناه حق.
محمدمهدی عبدالهی
1392/10/18 در ساعت : 10:19:37
درود بر شما بزرگوار
بازدید امروز : 698 | بازدید دیروز : 8,233 | بازدید کل : 122,957,091
logo-samandehi