دل در دل شب غزل سرایی دارد
در  ملک ادب عجب سرایی دارد
دل مرده شدم خواجه شیرازی هم
همراه غزل نوحه سرایی دارد
***
دلم یکم گرفته دکتر سراغ نداری
دفترچه بیمه دارم با دو سه تا هزاری
فقط به دکتر بگو حالم اگر خوب نشد
جوری چکت می زنم به سگ بگی قناری
***
سلام می کنم هر وقت با ترش رویی
جواب می دهد و پشت درب دسشویی
نوشته فحش برایم در انتهایش من
نوشتم این خط زیبای توست ... بانویی ؟
***
پایین و بالا همیشه دوغ است بیا
آنجا همه قصه ها دروغ است بیا
دیدید کلاغه هم به خونش نرسید
گفتیم که جاده ها شلوغ است بیا
***
استخاره بگیر یا فالی
و بگو بعد شغل بقالی
دکترم یا مهندس و خلبان
فقط این را نگو که حمالی
***
یادش بخیر کوچه و ساباط و بوی آب
شیرجه زدن میان کریک یا تو جوی آب
شبها کنار سفه می خوریدم شولی ترش
روی زیلو می خوابیدیم انگار روی آب
***
امشب دل زمین و زمان را گرفته غم
زیرا دل امام زمان (عج) را گرفته غم
در سالروز رحلت بابای اطهرش
صبر از خدا طلب که امان را گرفته غم
***
بیمار اتاق قلب بودن خوب است
بی عشق نگارا تن من معیوب است
دکتر نشدی تا که بدانی چقدر
وضعیت من کنار تو مطلوب است