تو همونی که در عشقو/روی چشمای منم بستی

خیلی روزا با تو سرمیشن/خیلی وقتا آسمون صافه

خیلی حرفاس که نمیشه گفت/قلبمونم قصه می بافه

یادته اون روزای خوبو /اون همه احساس آرامش

من بدون بودنت هرگز/اون همه حسو نمیخوامش

باورت میشه دروغ گفتم/بی تو این جا خیلی تاریکه

قلب من این روزای دوری/با خیالت خیلی نزدیکه

خیلی وقته دلهره دارم/از ندیدن های هر باره

دیگه اشکی هم ندارم من/چشم من هرگز نمیباره

یادته اون روزای دلگیر/یادته بامن چه میکردی

این شبای بی تو، دلگیرن/چه سکوت مبهم  و سردی

عادتم شد این جدایی ها/سهم من یک عمر تنهایی

خیلی وقته خوب فهمیدم/تا ته قصه نمی آیی

من به یادت زندگی کردم/تا ته قصه کنارم باش

این سفر طولانی و سخته/تا رسیدن هم قطارم باش

خیلی وقتا توی تنهایی/با خیالت گریه میکردم

اون زمان ها که تو میگفتی/تا ته خط بر نمیگردم

اما این روزا تموم میشن/این شبای سرد تنهایی

باورم میشه که تو بازم/پیش من هستی، همین جایی

رفته از یادم همه حرفات/رفته از چشمم تو کی هستی

تو همونی که در عشقو/روی چشمای منم بستی