درود بر این دو بزرگوار جناب خوش عمل وجناب حاج محمدی ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء درود بر استاد اقتداری بزرگوار و دل مهرپرورشان.
|
سلام دست مریزاد. به هر دو لذت و طبع خوش از خواندنشان حاصل شد. ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء هنیئا مریئا.
|
درود بر هر دو استاد خوش ذوق و خوش سلیقه خواندم و لذت فراوان بردم . «««««««««««««««««««««« درودتان.ان شاءالله مویّد و وفّق باشید/.
|
درود بر حضرات اساتید خوش عمل و حاج محمدی بی نیاز از تعریف است و خوشوقتم که خواندم. ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء درود بر مهندس پورافشار عزیز.ما نیز از شما سپاسگزاریم که حضورتان دل انگیز است.
|
درود استاد خیلی جالب بود حظّ وافر بردم. ءءءءءءءءءءءءءءءءءء همیشه محظوظ باشی ای عزیز.
|
حاصل این بیت ها بر شرکت ارسال حرف سکه هایش کم ز یک من نیست باور کن که نیست آرزوی مرگ کردن جراتی خواهد عظیم این در عباس است ، در من نیست باور کن که نیست خواستم من هم شریک شعرتان گردم عزیز شعر من کاهی ز خرمن نیست باور کن که نیست اساتید ارجمند سلام ودرود و آرزوی سلامتی و طول عمر با عزت. معنی ازدن را نفهیمدم در این بیت: دوش رفتم جانب میخانه با حالی خراب گفت ساقی سهمت ازدن نیست باورکن که نیست. «««««««««««««««««««««««««««««««««« درود بر ادیب ارجمند و شاعر صمیمی.از حضور و همراهی تان سپاسگزارم.....اشتباه از ارادتمند بود که بین «از» و «دن» را فاصله ننداختم.«دن» همان «خم» و «خمره»است البته از نوع بزرگ و خانوادگیش!
|
درود چه حس مشترک زیبایی دنیای شاعرانگیتان مانا. ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء سلام و درودتان.مثل همیشه نیکو نواخته اید.
|
سلام بر دو استاد زبر دست احسنت .. شاعری که در حال رانندگی شعر فی البداهه بسراید و آن را پیامک هم بکند آن هم در جاده های خطرناک خراسان رضوی فکر می کنید چقدر باید جریمه شود؟! یک تومار از قصیده با وزنهای مشکل.. البته جنابشان این جریمه را به راحتی خواهند پرداخت.. ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء درود بر شما و طراوت کلامتان.
|
سلام خیلی جالب بود هر دور بزرگوار را درود. ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء درود و فراوان درود.
|
سلام جناب استاد خوش عمل درود بر شما و جناب حاج محمدی بسیار عالی سروده اید برگی ماندگار در تاریخ برادری .... و از این پس هر چه بر این سروده افزوده گردد آن شور و حال و آب و تاب بداهه را ندارد با سپاس بی پایان .......... ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء درود و فراوان درود.از حضور دل انگیز و حسن ظن و نظر بلندتان بسی سپاسگزارم.
|
چه جالب. درود بر هر دو بزرگوار. و چه حال خوبی دارد اینگونه سرودن ها. ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء درودتان...و از حسن نظرعالی ممنونم.
|
سلام و عرض ادب استاد عزيز درود بر شما و درود بر استاد حاج محمدي عزيز بسيار زيبا بود ماجور باشيد. ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء درود و سپاس فراوان حضرت مجاور الائمه...از حضورتان ممنون.
|
سلام همیشه فی البداهه ها بهتر از آب در می آیند .. من و یکی از دوستان شاعرم هم گاهی مرتکب چنین بداهه های مشترکی می شویم .. تجربه ی خوبی ست با این ردیف نو و زیبا و قافیه ای تقریبا دشوار زیبا سروده اید .. درودتان بزرگواران. ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء درود. از حضور و حسن نظرتان ممنونم.خوب است گاهی بداهه ها منشر شود و باعث انبساط خواطر گردد.
|
سلام کارهای بسیار خوبی از شما دیدم و خوندم دست مریزاد اما جناب خوش عمل عرضی راجع به ردیف شماداشتم...شعر روز با ردیف بلند مخالفت نشون داده ومخاطب بعداز خوندن تکرار های ردیف شما دچار زدگی میشه بی ادبی حقیر رو ببخشید ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء درود.عزیزجان.این سروده یک کار تفننی محض است و جزو کارهایی نیست که مثلا فردا روز در کتاب شعر جایی داشته باشد.طبع آزمایی ای است و از عنوانش پیداست که فی البداهه ای مشترک است.اینها را باید درنظر می گرفتید.
|
سلام . و درود فراوان بر اساتید عزیز حضرات : (ابراهیم حاج محمدی - عباس خوش عمل کاشانی) چند بار با تامل خواندم و مستفیض شدم و البته به دلتنگی استاد دلتنگ .. تنها بضاعتم دعا با دست خالی است . به درگاه خداوندی که هوای فقیران را دارد. که هر دو بزرگوار را شادی و مسرت هر دوجهان ببخشد.آمین ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء درود بی پایان بر دوست مهربان و ارجمندم.مثل همیشه با گلستانی از لطف و محبت خود مشام جان و دلم را مصفا و معطر کرده اید.ایدون باد.
|
بی دقتی بنده رو ببخشید. ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء اتفاقا عین دقّت بود...
|
درود استاد عزیز . کار شیرینی بود . این قبیل طبع ورزی ها را دوست دارم . آنهم با استاد کارکشته ای چون خوش عمل عزیز . ضمنا در حال رانندگی بودم لیکن نه در جاده ی مشهد- فریمان بلکه داخل شهر . به هر حال باید یک چشمم به پیامکها می بود و یک چشمم به جلو خودرو ! و فکر و خیالم هم به قافیه پردازی ! ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء درود و فراوان درود.با این حساب فریمان شهری است که یا ماموران راهنمایی و رانندگی ندارد و یا آن ماموران شاعر شهرشان را بسیار دوست می دارند. ...
|