ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



سر از این خاک نا آسوده بردار...
 
 
سرم سنگینی یک لحظه از خواب پریشانت
گلویم خشکیِ لب های مجنون در بیابانت
 
صدایت را بِکش در این دو بیت مثنوی مانند
مرا با خود ببر تا انزواي بغض پنهانت
 
سر از این خاک نا آسوده بردار آسمان تنهاست
سر این خسته را بگذار امشب روی دامانت
 
تو در تابوت بغضم می روی دنبال آرامش
ولی بی طاقت کنج لبت خیل شهیدانت
 
نگاه مادرت بی تاب یک بار این چنین بودن
به پای خود بیا یک لحظه در شام غریبانت
 
تو حرفت را نگفتی بغض کردی شانه ات لرزید
پس از هر قطره اشک از غصه مردی در گریبانت
 
کلمات کلیدی این مطلب :  شعر ، انقلاب ، شهدا ،


   تاریخ ارسال  :   1392/11/17 در ساعت : 19:41:51   |  تعداد مشاهده این شعر :  764


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

صمد ذیفر
1392/11/19 در ساعت : 21:29:43
سلام و درود سید عزیز .
زیبا بود . شاد و سرافراز باشید.
نگاه مادرت بی تاب یک بار این چنین بودن
به پای خود بیا یک لحظه در شام غریبانت

تو حرفت را نگفتی بغض کردی شانه ات لرزید
پس از هر قطره اشک از غصه مردی در گریبانت
سید ابوالفضل مبارز
1392/11/19 در ساعت : 22:51:10
سلام علیکم
ممنون از بزرگواری و حسن نظرشما
محمدمهدی عبدالهی
1392/11/18 در ساعت : 10:25:1
تو حرفت را نگفتی بغض کردی شانه ات لرزید
پس از هر قطره اشک از غصه مردی در گریبانت
سلام و عرض ادب اخوي
زيبا بود و خواندني
لذت بردم
دست مريزاد اخوي
سید ابوالفضل مبارز
1392/11/19 در ساعت : 22:50:21
سلام
ممنون از حسن نظرتان
حسین احسانی فر
1392/11/17 در ساعت : 20:28:22
درود بر جناب مبارز بزرگوار

بسیار زیبا و دلنشین سرودید

به وجد آمد دلم از شورِ آن اشعار موزونت
و هوش از سر پرانده مستی خودکار رقصانت
سید ابوالفضل مبارز
1392/11/19 در ساعت : 22:25:16
!درود بر شما لطف دارین بنده نوازی میکنین
علی سعادتخانی
1392/11/17 در ساعت : 19:50:36
آفرین بر سید بزرگوار. بسیار زیبا بود
سید ابوالفضل مبارز
1392/11/19 در ساعت : 22:21:18
سلام علیکم
زنده باشید
سید ابوالفضل مبارز
1392/11/19 در ساعت : 22:21:17
سلام علیکم
زنده باشید
بازدید امروز : 4,565 | بازدید دیروز : 16,528 | بازدید کل : 122,977,486
logo-samandehi