ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



اشک بادام (خیر مقدمی به زاینده رود)


موجی از شوق می آید به سپاهان برسد



یوسفی هست و قرار است به کنعان برسد



 



نکند دیر بیاید، نکند گم بشود



راه مشکل تر از آن است که آسان برسد



 



چقدر چشم به راهش بنشیند خواجو!



چقدر از غم دوری به لبش جان برسد!



 



باید از راه بیاید بدود در تن شهر



خون میان رگ خشکیده به جریان برسد



 



صوفیان صفوی رام مرامش بشوند



فیض جلفایی جامش به خُماران برسد



 



مات لطفش بشود دیده ی هر گردشگر



پیش پای هنرش تازه به دوران برسد



 



جشن باران و نسیم است، که می خواهد شهر



آب و جارو کند آنقدر که مهمان برسد



 



اشک بادام* در آمد، چقدر رفسنجان



به درختان خوشت پسته ی خندان برسد



 



بگذارید به تسکین حضورش برسم



بگذارید که این درد به درمان برسد



مربع



سمت مرداب خدا پشت و پناهت، امّا



قصّه ات جور دگر کاش به پایان برسد



 



* در پایین دست اصفهان در مناطق رودشت کشت بادام رایج است.


کلمات کلیدی این مطلب :  اشک ، بادام ، (خیر ، مقدمی ، به ، زاینده ، رود) ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/5/18 در ساعت : 8:39:45   |  تعداد مشاهده این شعر :  1324


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

عباس خوش عمل کاشانی
1390/5/18 در ساعت : 9:50:12
*کاش از چشمه ی زاینده یکی نهر عظیم
به دل سوخته ی مردم کاشان برسد....
کاری متفاوت و دلنشین است.حتم دارم اگر این نفیسه را داغ داغ ارسال نمی کردی و فرصت دوسه روزه ی بازنگری و ویرایش داشتی شعر ازاین که هست بهتر و فاخرتر می شد.
..........................
سلام جناب استاد
راستش را بخواهید چندان داغ داغ هم نبود.
ولی ویرایش چندانی هم نشده بود.
در هر حال حرف دل بود
ممنون از نظرتون
زهرا شعبانی
1390/5/18 در ساعت : 9:25:53
سلام جناب فردوسی عزیز
این شعر رو قبلا هم خونده بودم و از آن دست
اشعاری است که چند باره خواندن و شنیدنشان قند
مکرر است.
راستی صمیمانه بهتون تبریک میگم و آرزو میکنم لبنان
بهتون خوش بگذره
به امید دیدار...
......................................
سلام خانوم شعبانی
خیلی ممنون از نظر لطفتون
و البته بابت تبریک
سلامتون رو به سرزمین سیب های سرخ خواهم رسوند
مصطفی پورکریمی
1390/5/18 در ساعت : 16:29:41
سلام جناب فردوسی عزیز

اشک بادام* در آمد، چقدر رفسنجان


به درختان خوشت پسته ی خندان برسد

خیلی عالی بود راستش فقط مصرع " مات لطفش بشود دیده ی هر گردشگر" در حدّ و اندازه ی کلام فاخر شما نیست.موفق باشید
.......................
با سلام
در هنگام سرایش هم ابتدا خودم کمی با کلمه "گردشگر" مشکل داشتم ولی بعد از کمی تامل دلیلی برای حذفش نیافتم.
ابراهیم حسنلو
1390/5/20 در ساعت : 14:21:23
سلام
شعرهای زیبایتان را همواره می خوانم.موفق باشید
زهره طغیانی
1390/5/18 در ساعت : 14:44:52
سلام وهزاران درود
زیبا بود وخواندنی
ولی خدا را شکر ما هیچ وقت زاینده رود رو بی آب ندیدیم
..............................
سلام
تا اونجا که میدونم شما هم اصفهانی هستین. پس چطور تا حالا زاینده رود رو بی آب ندیدین؟
ابراهیم حسنلو
1390/5/20 در ساعت : 14:21:17
سلام
شعرهای زیبایتان را همواره می خوانم.موفق باشید
سیاوش پورافشار
1390/5/18 در ساعت : 17:59:44
سلام شاعر گرامی آقای فردوسی
غزلتان را نمی دانم چندبار خواندم از دستم رفت
بسیار زیبا بود
شاه بیت هم سخت است کدام انتخاب شود 4؟7؟8؟
سید علی‌رضا شجاع
1390/5/18 در ساعت : 14:40:0
آقای فردوسی خیلی زیبا بود
لذت بردم از خواندنش
بازدید امروز : 7,593 | بازدید دیروز : 8,233 | بازدید کل : 122,963,986
logo-samandehi