ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



پاسوز ایمان میشوم...
 
ابرم كه با عشق و يقين هر روز باران مى شوم
با بوسه اى تر بر لبش رشك گلستان مى شوم
 
يخ ميزنم ! كز مى كنم، شرمم حصارى بر تنم
پاييز را گم مى كنم از شب گريزان مى شوم
 
اين باور و تمكين من بال و پرم را بسته است
جانم! خدارا ! چاره اى ، اينگونه ويران مى شوم
 
تاوان مهرى آتشين سنگين سنگين شد مرا
تا در دلى گل مى كنم زودى پشيمان مى شوم
 
دستى بر آ، پلكى بزن من خسته ام از اين يقين
با اشهد عشقت مگر ! هر شب مسلمان مى شوم
 
تا زن شدم زاييده شد از من جنين دردها
تاريخ زخمى بر تنم ، پاسوز ايمان ميشوم
 
گر سرخوش از خويشم كنى ، خاك كف پاى تورا
بر ديده ام مى پاشم و خورشيد تابان ميشوم
 
خورشيد دل افروزم و گاهى كسوف دردها
با شب قرينم مى كند! دخت خراسان مى شوم
 
26فبروری 2014  
کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1392/12/12 در ساعت : 1:45:10   |  تعداد مشاهده این شعر :  814


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

هادی ارغوان
1392/12/13 در ساعت : 20:35:9


با سلام وعرض ادب :

یادآوری این که مطلع درغزل نقش مهمی دارد، تکراری است.

حتامی توان گفت ازفرط تکرارکلیشه شده است.

پس بایدهرچه شفاف تروصریح ترباذکر

مثال به این درباغ سبز(البته ازمنظری مثبت)پرداخت.

اماقبل ازاین که به مطلع بپردازیم،بندهایی ازاین غزل رابا دقت ازنظرمی گذرانیم :

تازن شدم زاییده شدازمن جنین..

جنین تازمانی که درآرامشگاه امن رحم هست نام جنین راباخودداردوهمین که زاده شدنوزاد(درموردانسان)نامیده می شود، وگرنه سقط راتداعی می کند.

مگرآنکه شاعربه عمدخواسته باشدسقط راتداعی کندکه بعیدبه نظرمی رسد.

درمصراعی دیگر:

دستی برآ، پلکی بزن....

دستی برآ؟؟ باتوجه به فعل امرپلکی بزن (وحتابدون توجه به آن)، ضعف دستوری مشهودی دارد..

والبته موارددیگری هم هست که اطناب

میشود

.....

امادرباره ی مطلع این غزل دونکته جلب نظرمی کند:

اول-رشک گلستان شدن به چه معناست؟

اگرمنظوربرانگیختن احساس رشک درگلستان است، که چنین معنایی در دسترس نیست.

دوم-محل فرودیانزول بوسه ی تربرلب چه کسی یاچه چیزی است؟

این ضمیرنه تنهادرمطلع غزل بلاتکلیف است، که تاآخرهم مجهول باقی می ماند.



این غزل درکل کارموزونی است، یعنی ازنظروزن کوچکترین لغزشی درآن نیست واین هم برای خودش امتیازی است،..موزون بودن لازم است اماکافی نیست.

بازنگری، این غزل رادیگرگون خواهدکرد
حمیده میرزاد
1392/12/14 در ساعت : 18:49:29
سلام ودرود
هزاران سپاس كه وقت گرانبهايتان را صرف خواندن اين نوشته نموديد
مواردى را كه ذكر كرده ايد مى پذيرم واصلاح خواهم كرد
اميد كه هميشه با نقدتان گلستان شعرم را از علفهاى هرز پاك كنيد
نام ارسال کننده :  الف_دریا     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
درود بر حمیده ی عزیزم
زیبا سروده ات را دوست داشتم
انوشه زی
سید علمدار ابوطالبی نژاد
1392/12/12 در ساعت : 20:46:37
سلام خانم میرزاد گرامی

زیبا بود .



برقرارباشید


،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،

درودتان
سحر دگلی (آریایی)
1392/12/13 در ساعت : 22:10:38
سلام و درودها نازنینم

اندیشه ای تأمل برانگیز ..

درودها



قلمت جاودان
احساست در امان باد

********************
سلام بر سحر گلم

تشکر عزیزم که مرا می خوانی
ابوالقاسم افخمی اردکانی
1392/12/12 در ساعت : 22:21:41
زیباست خانم میرزاد... درود... درودتان...

*****************
حضور ارجمندتان را سپاس
شهاب نجف آبادی
1392/12/14 در ساعت : 17:6:16
سلام حضرت استاد

--------------

عارفانه قشنگی بود

توی دیار غریب این گونه شعر گفتن

اراده ای پولادین و عزمی استوار و غیرتی عظیم می طلبد

موفقیت ات را آرزو مندم
*********
درودتان
استاد؟؟؟؟
بيش از احترام به تمسخر ميماند
من شاگردى تنبلم كه در كنار استادها هم جايم نمى دهند
به هر حال لطفتان را جهانى سپاس
تارا محمدصالحی
1392/12/12 در ساعت : 11:22:19
سلام
خیلی لذت بردم حمیده عزیز
این وزن هم وزن مورد علاقه من است و دو چندان لذتبخش بود برام

**********
قربانت تارا جان
صمد ذیفر
1392/12/13 در ساعت : 4:8:51
سلام .
درود و دستمریزاد بانو میرزاد عزیز و گرامی
بسیار زیبا ست لذت بردم .از پیشگاه خدای مهربان توفیقات روزافزون تان را مسئلت میدارم. در پناه حق .

اين باور و تمكـــــين من بال و پرم را بســـته است
جانم! خدارا ! چاره اى ، اينـــــگونه ويران مى شوم

گر سرخوش از خويـــشم كنى ، خاك كف پــاى تورا
بر ديده ام مــــى پاشم و خورشيـــد تابان ميشوم.


*****************************
یک جهان تشکر جناب ذیفر

شما همیشه نسبت به نوشته هایم لطف دارید
شهاب نجف آبادی
1392/12/14 در ساعت : 21:26:11
مجددا سلام
-----------
خواهر گرامی
خدا شاهد است اصلا چنین مقصودی از تمسخر نداشتم
و این را که گفتم جدی گفتم من آدمی اهل شوخی
نیستم
باور بفرمائید حرف دلم را زدم
من معتقد هستم که در کشور های غربی اصالت
را و اعتقاد را حفظ کردن خیلی زحمت می خواهد
و این را در شما دیدم که این گونه نوشتم
ولی اگر جسارتی کردم به بزرگواری تان مرا می بخشید
به هر حال شعر خیلی قشنگی بود
و من بر سر حرفی که زدم خواهم بود
و باز هم موفقیت شما آرزوی من است

،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،

درودتان
من هیچ دلگیر نیستم

داشتن دوستان فهیمی چون شما مایه ی افتخار است ولی هنوز هم بر سر حرفم هستم

شاگرد تنبلی هستم که در جایگاه استادان راه ندارم
سارا وفایی زاده
1392/12/12 در ساعت : 11:28:5
درودتان



زیبا بود

************
ممنونم ساراى مهربانم
محمدرضا کریمی راد
1392/12/13 در ساعت : 16:11:46
تا زن شدم زاییده شد ازمن جنین دردها
تاریخ زخمی برتنم پاسوزایمان می شوم

درود بر شما سرکارخانم میرزاد

به واقع این حدیث تمامی زنان قهرمان تاریخ است که در این بیت بیان شده است و نشانه جوهره و عظمت زن

سرفراز باشید

**********************
هرم حضور و لطف کلامتان را سپاسگزارم
محمود کریمی‌نیا (کریما)
1392/12/14 در ساعت : 21:50:15
درود خانم میرزاد

بسیار زیباست.

،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،

درود بر جناب کریما

نگاه پر عطوفتتان را سپاسگزارم
بازدید امروز : 11,816 | بازدید دیروز : 8,233 | بازدید کل : 122,968,209
logo-samandehi