وقتی که سوز ، سرزده رفت و بهار شد ...
احساس روی بال پرستو سوار شد ...
قلب شلوغ و سر به هوایی که داشتم ...
رفت و به دام مخفی عشقت دچار شد
چندین بهار قلب من آنجا اسیر ماند
نقش خیال تو اثری ماندگـــار شــد
جایی که رد پای غزل های کهنه بود ...
سرشار عطر یک گل نرگس تبار شد
بوم سفید روح من انگار جان گرفت
لبریز از طراوت و نقش و نگار شد
پرواز کرد و از سر مرداب ها گذشت
با آسمان یاد شما همجوار شــد
انگیزه ای نداشت دلم تا جوان شود
با بودن شما هدفش انتظار شد
چون در هوای وصل شما محو شد " نسیم" ...
در منتهای عشق شریعت مدار شد
تاریخ ارسال :
1392/12/13 در ساعت : 11:57:59
| تعداد مشاهده این شعر :
943
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.