ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



بی عنوان

خورشید شروع می کند خود ار  از پشت کوهان ِ زمین

زمین معطر می شود به روشنایی

جوانه ای ،فواره می زند از خاک

شکوفه ای،می ترکاند پیله اش بر شاخه را

گنجشککی، راه می دود بر اسفالت هوا

دام ها ،علف ها را

آواز می خوانند

و چوپان، نت های نی اش را  روی هوا می چیند.

(مَس می کشم به صورتم.

حس می کنم دو حفره ی جول.)

مشت وا می کنم.دو چشم پلک می زنند کف دستم،زغالی و فیلی.

دست می برم فرو کنم در گوش ها...

سنگی انگار دهانه ی غاری را بسته باشد.

در پاهایم صدایی می دود، تندِ فلفلی

مورچه ای، فریاد  می کشد /به دوش

( پاهایت را بردار،پا کنده.ملکه  دارد محوطه را قدم می زند)

همه چیز "به به" است

همه صداها"چهچه است"

(خورشید دارد انگار باطری اش می شود تما..

می رود شارژ شود.)

(آخ... اوخ... آآآآی ی ی جلو پات رو بپا پا گنده.

نزدیک بود،است، له کنی اَم.اَم.اَم. اَم .اما و اگر نیار برو کنار. ...

آخ... چه می کند چاله اینجا... .چراغ را کی کٌشت؟)

(دینگگگ... ماه چسبید به سقف آسمان.)

پلنگی می دود در زیر پلک شب

ماده شیری شیر میدهد شیر توله اش را

فیلی با فاصله ای گود فضا را فرسوده

جغدی جدا از جمع می جنبد /بر شاخه ای /میچرخد سرش چرخ فلک وار

آهویی هول می شود هول هولکی آب هورت می کشد

تمساحی ،سرسرکی سر میاورد بیرون و حمله می برد بر سر آهویی

می گریزد از سرنوشت مرگبارش ،او

شب،نفسس بالا نمیاید دیگر،

صورتش رنگ پرانده.عین سفیدی اناری  کال .

خورشید شروع می شود از پشت کوهان زمین...

کلمات کلیدی این مطلب :  خورشید ، زمین... ،

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1393/1/12 در ساعت : 11:58:52   |  تعداد مشاهده این شعر :  533


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 11,850 | بازدید دیروز : 8,233 | بازدید کل : 122,968,243
logo-samandehi