ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



من پر شدم از خالیِ این ساعت صد رنگ!
من پرشدم از خالیِ این ساعت صد رنگ!
هرثانیه بر جان من آویخته گلسنگ
گلخانه ی مشرق نفس اش سخت گرفته است
از هرم همین خاک، همین آتش نیرنگ
بر صبحِ جگر سوز شقایق بنویسید
در کوچه ی جان سوخته آوای تلاونگ!
آغوش گشودی به تیمن که بگیرم
یک حوصله از نقش فراموشی ارژنگ
ــ اما نه مگر همسفر باغچه بودم
تا دفتر دوشیزه ی صد غنچه ی دلتنگ! ــ
تاریخِ نفس خسته به دامان گل آویخت
در موسم کوچیدن آن مرغ شباهنگ
با رستم میخانه کسی کاش بگوید
اندیشه ات عالی است ولی قافله ها لنگ
***
با ایل شقایق دلِ خونین جگرم رفت
من ماندم و این جاده و صد ناله ی پاژنگ!
                                   سی و یکم تیر نود و  دو
ــــــــــــــــــــــــــ
از نگاه سنجشگر و لطفِ نقدِ برادران ارجمندم حضرات بزرگوار، جندقی گرامی و خصلتی عزیز، بر این سروده ی شکسته سپاسگزارم و برای ذهن و اندیشه و قلم این عزیزان، پویایی و بالندگی روزافزون آرزو می کنم.
کلمات کلیدی این مطلب :  سیاوش ، رستم ، سهراب ، ارژنگ ، شقایق ، پاژنگ ،

موضوعات :  ادب و مقاومت ،

   تاریخ ارسال  :   1393/3/8 در ساعت : 0:46:45   |  تعداد مشاهده این شعر :  1482


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمد یزدانی جندقی
1393/3/15 در ساعت : 4:31:37
مفعولو مفاعیلو مفاعیلو فعولن بحر اصلی عروضی این غزل خوش آهنگ است که در مطلع :// من پرشدم از خالیِ این ساعت صد رنگ!//
هرثانیه بر جان من آویخته گلسنگ//
و لنگه ی دو م بیت پنجم / تا دفتر دوشیزه ی صد غنچه ی دلتنگ! // ــو همچنین سطر پایانی :/
/ من ماندم و این جاده و صد ناله ی پاژنگ! //در دوبحر به تقطیع عروضی و بدون دخل و تصرف در بحر عروضی مستفعلن مستفعلن مستفعلاتن فع و بر اساس اختیار شاعر ی به درستی قابل خوانش است با توجه به درونمایه ی انتظار و لایه های انتقادی اثر که مولد پژواک غم انگیزاست در نگاه زود گذر امکان انتقاد از ضرب آهنگ سریع شعر را فراهم می آوَرَد چرا که انتقال پیامی که غمی نهفته دارد در جملات کوتاه موفق تر جلوه می کند همچنانکه درچهار سطر مورد نظر در بحر فرعی ریتم ملایم بیشتر مورد قبول می افتد اما ریتم سریع موجود از بیت دوم تا پایان شعر بیشتر قابل توجیه و پذیرش خواهد بود که درونمایه با وجود بار انتقادی شور انگیز نیز هست :
گلخانه ی مشرق نفس اش سخت گرفته است
از هرم همین خاک، همین آتش نیرنگ
بر صبحِ جگر سوز شقایق بنویسید
در کوچه ی جان سوخته آوای تلاونگ!
آغوش گشودی به تیمن که بگیرم
یک حوصله از نقش فراموشی ارژنگ
درونمایه ی این ابیات و پیامی که منتقل می شود یکسره از جنس بیدار باش است که در یک خط طولی پی گرفته می شود در همین ابیات وجود برخی واژگان مانند ) تیمن ) به معنای خجسته چندان مقبول نیست به ویژه اینکه قافیه ی خالص پارسی با آگاهی انتخاب شده است بنابراین انتظار مخاطب جهت روبرویی با نوع کلمات افزایش می یابد که وجود موردی کلمات ناهمگن نیز به چشم می آید
/ ساعت صد رنگ / تاریخ نفس خسته / کوچه ی جان سوخته / صبح جگر سوز شقایق / رستم میخانه / اینها تر کیب های لفظی و معنوی بدیع و خوش ساختی هستند که اگر چه در تنگنای وزن و قافیه گاه در محدوده ای دور از یکدیگر هستند اما رشته ی محکمی در پیوستگی درونمایه پدید آورده اند و علاوه بر تثبیت شرایط زمانی رویش و گویش این غزل مناسبت حقیقی با فرهنگ ملی و مذهبی برقرار ساخته اند وقابل تامل وبررسی بیشتری در این حوزه هستند در پایان از شاعر محترم که منتقدی توانا در عرصه فرهنگ وادب وهنر هستند بابت این اضافه نویسی پوزش می طلبم
محمد یزدانی جندقی
حمید خصلتی
1393/3/16 در ساعت : 13:23:7

در خواندن یا شنیدن یک واژه، گاه حرفی پایه ی تاکید،تکیه یا همان استرس قرار میگیرد در شعر سنتی هم با توجه به نوع وزن انتخاب شده جایگاه این تکیه فرق میکند . در شعر پیش رو به نظر میرسد قافیه این ویژگی را دارد؛یعنی ویژگی موسیقایی قافیه آنقدر مورد توجه قرار گرفته است که حروف قافیه از همان ابتدا به صورت پژواکی در ذهن تکرار میشود.این پزواک که به گونه ی شنیدن نتی از موسیقی عمل می کند از مصراع اول پایه ریزی شده و در مصراع دوم در ذهن نشست کرده است.ترتیب چینش واژه ها در کنار هم وارتباط معنا دار وازه های ساعت،ثانیه وآویخته در مصراع دوم این امکان را برای خیال فراهم آورده است تا صدای پاندول ساعت به مدد موسیقی حروف قافیه در ذهن ایجاد شود وتا پایان شعر ادامه داشته باشد.این ویژگی را من از نقاط قوت این شعر می دانم والبته در مقابل آن از نقاط ضعف شعر،رسیدن به واژه هایی تقریبا دور از ذهن ونا آشنا که برای مخاطب قدری غرابت معنایی ایجاد می کند.هرچند واژه های به کار رفته در قافیه های هربیت به تنهایی قابل کشف وفهم است اما در کلیت شعر تزاحم خیال ایجاد کرده است و در این مورد با نظر شاعر محترم جناب صفادل موافقم.اگر چه هر شعر جهان شعری خود را دارد وشاعر با خلق هر اثر سعی میکند جهانی تازه با حال وهوایی اختصاصی ایجاد کند ولی ارادت شاعر به استفاده خاص از بعضی واژه ها باعث میشود تا مخاطب با شعر به راحتی ارتباط برقرار نکند.حتی درهمین مورد هم ساحت شعر آنقدر گسترده است که نمی توان فتوایی متقن در مورد بعضی کاربرد ها صادر کرد.در همین جا باید به تعلق خاطر شاعر به دنیایی خاص نیز اشاره کرد.به نظر بنده فضای این شعر را میتوان بابا مقایسه دو گونه ی فیلم در سینما سبک وسنگین کرد که اگر اینگونه هم باشد با توجه به پیشینه ی شاعر در سینما چندان بی راه نخواهد بود وآن مقایسه دو گونه سینمای فلسفی استعاری با سینمای گیشه پسند است. نگاه شاعر در این شعر به نگاه فیلم های فلسفی واستعاری نزدیک است
بی شک شاعر از دسته آن منتقدینی است که فیسلم های هنری پر از استعاره ومکاشفات کارگردان وفیلمانه نویس را بیشتر میپسندد تا فیلم گیشه ای را.حکایت ساده نویسی در شعر ومخاطب های آن حکایت مقایسه دو گونه فیلم است فیلم گیشه وفیلم استعاری/فیلم فلسفی
بارها در نقد اشعار دوستان در همین ستون درمورد نقاط قوت ساده نویسی ونیز آسیب های آن سخن به میان آمده است.اما به شاعر محترم نمیتوان گفت چه چیزی بنویس چرا که شاعر وجهان شاعرانه اش محترم است اما چگونه نوشتن را میتوان مورد نقد قرار داد
و در مورد چگونه نوشتن است که می توان به کاربرد بی پروای واژه هایی چون:گلسنگ،تلاونگ،ارژنگ وپاژنگ خرده گرفت چرا که برای فهم هر یک از این واژه ها مخاطب شعر یا باید مخاطب تخصصی باشد یا باید به فرهنگ لغت فارسی مراجعه کند.
در مورد بیتی که مورد اشکال وزنی قرار گرفته است هم با جنای ایزدی موافقم هرچند اگر امکانی فراهم شود که حرف روان تر ادا شود قابلیت شعر ارتقا پیدا خواهد کرد و بی شک ترجیح میدهیم اندیشه ات عالیست را به جای اندیشه اتالیست به کار ببریم.برای شاعر اندیشمند روزهایی پر از شاعرانگی آرزو دارم


ابراهیم حاج محمدی
1393/3/8 در ساعت : 2:19:44
درود بر حضرت دوست جناب نبوی عزیز
عالی است مرام تو ولی قافله ها لنگ
مصرع :{اندیشه ات عالی است ولی قافله ها لنگ
} را باید با حذف حرف عین از کلمه ی {عالی } بخوانیم که وزن درست باشد اینگونه :
{اندیشه اتالی است ولی قافله ها لنگ
} ولی این کار با حرف عین سزاوار نیست
________________________
درود بر استاد حاج محمدی بزرگوار
از لطف و نکته سنجی تان سپاسگزارم.
در تقطیع، ماجرا همان است که فرموده اید و وزن هم بهم نمی ریزد. اما با ترجیح شما موافقم و چون مرام و اندیشه تفاوت معنایی قابل توجهی دارند، امیدوارم یتوانم بگونه ای دیگر، اصلاح لازم را اعمال کنم.
عزت تان افزون و تندرست باشید.
محمدمهدی عبدالهی
1393/3/8 در ساعت : 15:29:53
تاریخِ نفس خسته به دامان گل آویخت
در موسم کوچیدن آن مرغ شباهنگ

سلام و عرض ادب برادر بسيار بزرگوارم
درود و تحيت بر شما
بسيار زيبا بود
شاعرانه هايتان مستدام
در پناه امام زمان باشيد
توفيق يارتان
_______________________
درود بر شاعر مهربان جناب عبداللهی گرامی
از لطف و محبت هماره تان سپاسگزارم.
در سایه ی لطف مولا سربلند باشید.
صادق ایزدی گنابادی
1393/3/10 در ساعت : 8:57:41
سلام بر شاعر محترم جناب نبوی

حذف "عین"درست مثل حذف همزه می باشد و در خوانش شعر بنا به ضرورت می توان ان را حذف کرد

بنابرین بیت مورد اشاره جناب حاج محمدی مشکل وزنی ندارد

البته این گمان وجود دارد که در قدیم برای شاعر فارسی زبان مثل عرب زبانان مخرج ادای عین و همزه تفاوت داشته است و بر همین اساس نیز نوع بر خوردش با همزه و عین فرق داشته است

اما امروز و در فارسی معیار ما فقط یک واج /ء/داریم که با حروف عین الف و ء روی خط نشان می دهیم

درست مثل واج /ز/ که با ض و ظ و ذ و ز روی خط به نمایش در می اید که البته حتما برای عرب زبانان تلفظ ض و ظ و ز و ذ متفاوت است ولی برای فارسی زبان همه اینها یک صورت اوایی دارند گرچه شکل نوشتاری انها متفاوت باشد

و همین طور عین و همزه که صورت آوایی آن یکی است و صورت نوشتاری ان متفاوت است

و در وزن شعر هم اوا تعیین کننده است نه نوشتار

خداوند به شاعر خیر و سلامتی عطا کند
______________________
درود بر استاد ایزدی بزرگوار
از نگاه لطف و محبت نگاه تان سپاسگزارم.
روحیه و مرام معلمی حضرت عالی برای بنده بسیار مغتنم و درس آموز است.
سایه ی لطف و عزت تان مستدام و در پناه مهر مولا سعادتمند باشید.
صمد ذیفر
1393/3/20 در ساعت : 23:30:58
سلام.
درود فراوان بر جناب نبوی عزیز و بززرگوار .
از سروده زیبا و تعامل عالی شما دوست شاعرم با دیدگاه های سازندۀ دوستان بهرمند شدم.
امیدوارم فضای نقد منصفانه و نقدپذیری متواضعانه سرلوحه فعالیت ها گردد.
موفقیت روز افزون تان در همۀ ابعاد زندگی آرزوست.

تاریخِ نفس خسته به دامان گل آویخت
در موسم کوچیدن آن مرغ شباهنگ
______________________________
درود بر جناب ذیفر ارجمند و گرامی
از لطف و محبت جناب عالی سپاسگزارم.
در نگاه این برادر کوچک، نقد کلاس درسی است که دوستان و علاقمندان به هنر بر پا می کنند. محروم شدن از این کلاس پر برکت، نهایت کم توفیقی انسان است. امیدوارم ( به عنوان یک منتقد قدیمی ) هیچگاه از این کلاس برکشنده محروم نباشم.
سرافرازی تان افزون باد.
دکتر آرزو صفایی
1393/3/8 در ساعت : 2:42:50
درود استاد نیک مهر
خواندم وبهره بردم
نویسا بمانید
_____________________
درود بر سرکار خانم دکتر صفایی ارجمند
از لطف و محبت تان سپاسگزارم.
سرافراز باشید.
ابراهیم لایق برحق
1393/3/8 در ساعت : 16:3:0
سلام
باز هم استادانه و ژرف
__________________
درود بر جناب برحق ارجمند
سپاسگزارم از نگاه لطف تان.
سرافراز باشید.
خدابخش صفادل
1393/3/8 در ساعت : 11:12:11
درود. خواندم. شعر بیشتر کلی وذهنی به نظر می رسد.جزیی نگر وملموس به نظر نمی آید. شعریت در تزاحم تصاویر و خیال پردازی ها گم شده. مخاطب از خویش می پرسد که سرانجام چی شد؟ اتفاق هایی که در ذهن وزبان شاعر رخ داده است،به خوبی به خواننده منتقل نمی شود.
_________________________
درود بر استاد صفادل گرامی
منطقا با نگاه و فرمایش تان مخالفتی ندارم. اما شما نیز با بنده همداستان هستید که هر شعر جهان خود را می سازد و منطق خود را دارد و سراینده از جهان و معنایی که برساخته ی شعر است راه گریزی ندارد. در این غزل ناقص هم ( و صد البته در اشعاری نه چندان کم شمار )بنده نتوانستم ـ و نمی توانم ـ از سلطه ی سنگین فضایی که مرا در برگرفته است رهایی یابم. و چنین می شود که استاد سخنوری چون حضرت تان این اشکال بحق را متذکر می شوید.
عزت و سرافرازی تان افزون باد.
محمد حسین انصاری نژاد
1393/3/9 در ساعت : 11:24:34
باسلام وآرزوی طول عمر
دست مریزاد.
________________________
درود بر جناب انصاری نژاد گرامی
سپاسگزارم از حضور و محبت تان.
آفتاب عزت تان بلند
علی اصغر اقتداری
1393/3/13 در ساعت : 0:32:4
درود بر شما
من هم با نظر جناب ایزدی موافقم امروزه در تقطیع صورت آوایی کلمه را در نظر می گیرند نه صورت نوشتاری آن را در آثار شعرای دیگر واگر اپشتباه نکنم "علی معلم " هم این استفاده از "ع" به جای حمزه را دیده ام واما در مورد دریافت محتوای شعر که هدف هر شاعری رساندن پیام خود به خواننده است با نظر جناب صفادل موافقم
شاعر بایدکلمات وعبارات را طوری مهندسی کند که پیام در آن گم نشود با تضاهم تصاویر البته این به معنای ساده گویی وراحت الحلقوم سرودن نیست
____________________________
درود بر استاد اقتداری ارجمند
از لطف حضور و نگاه لطف تان سپاسگزارم.
سرافراز و سعادتمند باشید.
اکرم بهرامچی
1393/3/21 در ساعت : 2:41:42
خیلی قشنگ بود آقای نبوی
درود
_______________________
درود بر سرکار خانم بهرامچی گرامی
از لطف نگاه تان سپاسگزارم.
سربلندی تان افزون باد.
علی گیاهی
1393/3/8 در ساعت : 10:18:30
درود برادر عزیزم جناب نبوی
دست مریزاد بهره بردم
_______________________
درود بر جناب گیاهی بزرگوار
لطف تان را ارج می نهم و ممنونم از حضورتان.
سربلند باشید.
محمود کریمی‌نیا (کریما)
1393/3/8 در ساعت : 20:43:49
گلخانه ی مشرق نفس اش سخت گرفته است

از هرم هنین خاک،همین آتش نیرنگ




درود بر استاد نبوی عزیز


زیباست

دستمریزاد.
______________________
درود بر استاد کریمی نیا ی بزرگوار
لطف نگاه و محبت تان را ارج می نهم و از حضرت تان سپاسگزارم.
سربلند باشید
بازدید امروز : 2,990 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,558,950
logo-samandehi