ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



خوانش بیتی از حضرت بیدل (ز قانون نفس جُستم رموز پردهٔ هستی...همین آواز می‌آیدکه : بسیار است آهنگم)


بنام خدای شگفتی ها



ز قــانــون نــفــس جُــسـتـم رمـوز پـردهٔ هـسـتـی



هــمــیـن آواز مـی‌آیـدکـه : بسیار اسـت آهـنـگـم



استاد محمد کاظم کاظمی در مقام شرح و تصحیح این بیت با استناد به قرائتی که استاد سر آهنگ از این موضوع دارد شکل صحیح این بیت را به صورت زیر در کتاب ((کلید در باز ص 208) درج کرده اند:

ز قــانــون نــفــس جُــسـتـم رمـوز پـردهٔ هـسـتـی

هــمــیـن آواز مـی‌آیـدکـه: بی ساز اسـت آهـنـگـم

یعنی به جای کلمه ی (بسیار) کلمه ی (بی ساز) را در این بیت صحیح تر می دانند ایشان سپس در بیان توجیه این تصحیح در همان کتاب آورده اند:


((این بیت مجموعه ای از تناسبها را در خود دارد قانون (نام یکی از وسایل موسیقی)،پرده ، آهنگ و آواز با هم ربط دارند از این گذشته استاد سراهنگ مصراع دوم را چنین می خواند:

ز قــانــون نــفــس جُــسـتـم رمـوز پـردهٔ هـسـتـی

هــمــیـن آواز مـی‌آیـد: کـه بی ساز اسـت آهـنـگـم

و اگر این ضبط درست باشد ساز هم وارد این مجموعه تناسبها می شود البته پرده و رموز رابطه ای دیگر با هم دارند که اسرار همواره در پرده اند

اما در بررسی معنایی بیت باید به تلقی ای که بیدل از( نفس) دارد هم توجه کنیم. نفس در نظر او غالبا از لوازم مادی است و مایه ی درگیری انسان در دنیا

هوس تو نیک و بد تو شد، نفس تو دام و دد تو شد

که به این جنون بلد تو شد که به عالم تو و من درآ؟

با این برداشت از نفس ،همان ضبط ((ناساز)) به جای بسیار درست می نماید یعنی آهنگ هستی – اگر از زاویه ی نفس نگریسته شود – ناساز و ناهنجار است بیدل در جایی دیگر قریب به همین مضموندارد

نفس گر می کشم،قانون حالم می خورد بر هم

چو ساز خامشی با هیچ آهنگی نمی سازم  ))



پیش از این بنده  با توجه به اینکه دسترسی به هیچ نسخه خطی و معتبری از حضرت بیدل ندارم تمرکزم را از حیث شرح بر واژه ی ((بسیار)) قرار داده بودم تا اینکه دوست عزیز و اندیشمندم آقای طباطبایی صورت صحیح این واژه را با استناد به به یک نسخه ی معتبر همان ((بی ساز ست))عنوان کردند با این تذکر لازم آمد که بنده نیز در دیدگاهم تغییراتی ایجاد کنم که متن حاضر حاصل همان تغییر دیدگاه است



عرض شود خدمت عزیزان هما نگونه که استاد کاظمی در شرحشان آورده اند  قانون از آلات موسیقی ست و پرده از گامهای آن و این دو در ارتباطند با آهنگ و همین طور ساز



اما علاوه بر این تناسبات ، حضرت بیدل واژه ی )پرده(را در ارتباط با تنفس ،خون وقلب(دل)  بارها به کار برده است



تــپــشــهــای نــفــس ز پــردة تـحـقـق مـی‌گـویـد



کــه تــا از خـود اثـر داری نـخـواهـی آرمـیـد ایـنـجـا



غـــافـــل نـــشـــوی از دل افـــســـردهٔ بــیــدل



خـونـی‌سـت درین ‌پرده‌که باید به هوس ریخت



سخن در پرده خون‌سازی به است از عرض اظهارش



کـه از تـحـسـیـن ایـن بـی‌دانـشـان دشـنـام مـی‌خیزد



پـردهٔ سـازنـفس سخت‌خموشی نواست 



رشـتـه مـگـر بـگـسـلـد تـا دهـد آهـنگ



سـخـنـی ز پـرده شـنیده‌ام به حضور دل نرسیده‌ام  



چـه نـمـایـم آنچه ندیده‌ام تو بپرس از آینه ساز من



نـــفـــس چـــه واکــشــد از پــردهٔ تــوهــم مــا 



کـه سـاز در دل خـاک اسـت و بـر هوا مضراب



با استناد به بیتهای فوق به نظر می رسد که حضرت بیدل توجه خاصی به نقش نفس در جان ن بخشی به پرده های قلب( کانون های جانبخشی به جسم) دارد ایشان با استفاد از تمثیلی که در این موضوع نهفته است وربط آن به هستی معانی بسیاری را دشت کرده است



حضرت بیدل  در بیت مورد بحث می فرمایند:  من از قانونی که بر نفس کشیدن حاکم است به اسرار پرده ی هستی پی برده ام



اما قانون حاکم بر نفس به زعم حضرت بیدل چه می تواند باشد، بهترین راهکار برای این موضوع رجوع به اشعار خود حضرت بیدل است



حضرت بیدل در بیتی می فرمایند:



خـون مـا در پـرده بـالـی مـی‌زنـد امـا چه سود؟ 



شـوخـی ایـن نـغـمـه مـوقوفست بر مضراب تیغ



بدین مفهوم که آمدو شد خون در پرده های قلب چه سودی دارد وقتی که شادی این آمد و شد موقوف به این است که تیغی خون را از بند تن آزاد کند و اورا به بیرون هدایت نماید



و در بیتی دیگر و در همین ارتباط می فرمایند:



نـــفـــس هـــر پــر زدن خــون دگــر در پــرده مــی‌ریــزد 



طــبـیـب زنـدگـی شـغـلـی هـمـیـن نـیـش مـجـس دارد



همانطور که استحضار دارید  چهار دریچه قلب از یک سری پرده های بافتی نازک (اما محکم) تشکیل شده اند که با پمپ کردن خون توسط قلب بازو بسته می شوندحضرت بیدل با استناد به این موضوع در مصراع اول می فرمایند که  نفس با هر آمد وشدش به قلب جان تازه ای می بخشد)قانون نفس)



 ((مجس ))به معنی محل نبض (رگ) است که آن را با نیش ( نیشتر می شکافتند)



حضرت بیدل درمصراع دوم می فرمایند طبیب و مداواگر ما کسی می تواند باشد که شغلش رگ زدن  و رها کردن خون از اسارت تن است(مناسبت دارد با حجامتی که برای مداوای بعضی امراض طبیبان انجام میدهند)



در یک بیت ((مضراب تیغ)) ابزار رهایی خون است و در بیت دیگری و در همان راستا نیشی که بر رگ جهنده(مجس) زده می شود



در حقیقت حضرت بیدل می فرمایند نیستی وفنا شدن انسان در راه محبوب(ریختن خونش) راه رهایی اوست نه زندگی ای جسمانی ای که سراسر اسارت و تعلق است



همین موضوع را حضرت بیدل در بیتی دیگرچنین بیان می فرمایند:



نــوایــی‌ گــل نــکـرد از پـردهٔ سـاز نـفـس بـیـدل  



زهستی بگسلم شاید رسد تاری به مضرابی



اینجا هم چاره ی رهایی را حضرت بیدل دست شدن از عالم هستی و فنا شدن می داند



و در بیتی دیگر  :



در پــردهٔ هـسـتـی نـفـسـی بـیـش نـداریـم          تـــا چـــنــد بــبــالــد قــفــس انــدود نــوایــم



اینجا هم حضرت بیدل می فرمایند که زندگی (پرده ی هستی=قلب)  وابسته به یک نفس است نفسی که بالیدنش(نوایش) محدود به قفس تن است . و اینها همه در این راستاست که دنیا( پرده ی هستی )نمی تواند مجال فراخی برای بالیدن آدمی باشد



پس قانون حاکم بر نفس (نه خود نفس) با شرحی که رفت می تواند تداعی گر اسارت انسان در دنیای خاکی باشد و حسرتی که آدمی  در این رابطه سر می دهد(بی سازی آهنگ در مصراع دوم)



در مصراع دوم بیت مورد نظر حضرت بیدل  می فرمایند:



هــمــیـن آواز مـی‌آیـد: کـه بی ساز اسـت آهـنـگـم



بدین مفهوم که با توجه به اسارت و تعلقی که نفس در تن دارد پس  آوازی که از او بر وی آید نیز صورت خوشی ندارد  و آه و ناله اب بیش نیست



با شرحی که رفت در این بیت:



((قانون نفس)) در ارتباط است با کوشش و تکاپوی انسان در عالم خاکی



((پرده ی هستی)) در مواجهه با  نفسها قلبی است که برای آنها حکم زندان را دارد و در مواجهه با انسان حجاب عالم خاکی ست



((رموز)) حاوی اسرار نهفته در این همه تکا پوی نفس( انسان) در  زندان قلب (عالم خاکی )است



((بی ساز ))در مصراع دوم روایتگر  دردهایی ست که اغلب پوشیده و در قالب رموزند ... نفسها با ناله و فغان باز گو کننده ی این اسرار دردناک می باشند



ودر پایان معنی روان بیت:



ز قــانــون نــفــس جُــسـتـم رمـوز پـردهٔ هـسـتـی



هــمــیـن آواز مـی‌آیـد: کـه بی ساز اسـت آهـنـگـم



من از قانون حاکم بر تنفس (تنگی و اسارتی که نفسها در  زندان جسم می کشند) به اسرار  نهفته در دنیا خاکی و اسارت آدمی در آن پی بردم ...و در حقیقت آوازی که از نفسها بر می آید حکایتگر همین  اسرار(دردها و تعلقات  )است



 با تشکر رضا کرمی


کلمات کلیدی این مطلب :  خوانش ، بیتی ، از ، حضرت ، بیدل ، ، قانون ، نفس ، جُستم ، رموز ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/5/27 در ساعت : 23:30:0   |  تعداد مشاهده این شعر :  3409


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سید مهدی طباطبایی
1390/5/28 در ساعت : 1:22:29
سلام جناب کرمی عزیز
تلاش شما قابل قدردانی است و امیدوارم که در این مسیر موفق باشید.
جهت اطلاع شما و دیگر دوستان گرامی عرض می‌کنم که این مصرع در قدیمترین نسخ خطی غزلیّات بیدل، به صورت «بی‌ساز است آهنگم» آمده است.
برقرار باشید.
=============
استاد طبا طبایی عزیز با سپاس از همراهی و تذکر به جایی که لطف فرمودید.. با توجه به استنادی که حضرت عالی به یک نسخه معنبر داشته اید بنده نیز تمر کزم را پس از این بر وآژه ی ((بی ساز است )) قرار دادم و لی به دلیل اینکه شاکله ی شرح بر پایه ی مصراع نخست صورت گرفته بود بعد از باز نگری تغییرات زیادی در متن صورت نگرفت.. از دقت نظر و همراهی شما کمال تشکر و قدر دانی را دارم
محمد وثوقی
1390/5/28 در ساعت : 21:10:51
سلام بر استاد کرمی عزیز
از شرح خوب شما و نظرات دوستان طبق معمول استفاده کردم دستتان درد نکند امیدوارم همچنان استوار طلایه دار این حرکت نیک باشید. درباره ی رموز تنفس شما را به آیین ها و حتی ورزش هایی که عموماً خاستگاهشان هند و تبت و چین است، هم ارجاع می دهم. در بسیاری از این آیین ها تنفس و نحوه ی صحیح آن و قدرت و رموزی که در یک تنفس درست نهفته است، حایز اهمیت جدی است خصوصاً که در طول انجام یک دم و باز دم حرکات خاصی هم متناسب شکل می گیرد که سر جمع نشان از حرکات کاینات و ... هم دارد در آن ایین ها (قانون نفس / رموز هستی). من این موضوع را با بیت بیدل بی ارتباط نمی بینم.
مستدام باشید.
==
سلام استاد وثوقی عزیز...همیشه در انتظار نظرات بدیع و ارزشمند شما در خلال حلقه ی بیدل خوانیمان هستم ...این نظر ارزشمند شما نیز ار راستای همان نظرات خاص است درود بر شما و ذهن خلاقتان...
ابراهیم حاج محمدی
1390/5/28 در ساعت : 0:20:48
سلام جناب آقای کرمی عزیز بحث ارزشمندی است به نظر می رسد استدلال هر دو بزرگوار ( شما و جناب استاد کاظمی ) بر اساس قرائن و شواهد موجود در دیوان بیدل است . در این قبیل موارد صحیحتر آن است که با دستیابی به قدیمی ترین و قابل اعتماد ترین نسخ موجود از دیوان حضرت بیدل و استناد به آن به رأی درست دست یافت . یکی از دوستان را سفارش کرده بودم که دیوان بیدل را از نمایشگاه بین المللی کتاب برایم خریداری کند مع الاسف ایشان دیوانی را خریداری کرده بود که پشت جلد آن نوشته است ( باز خوانی و ویرایش : محسن آثار جوی با بهره مندی از تصحیح ، فال محمد خسته ، خلیل الخلیلی ) !!!!!! ملاحظه می فرمائید که حتی عبارت پشت جلد مغلوط است دریغ که اهل تحقیق دیر به فکر این افتاده اند که نسخه مصحح و قابل اعتمادی از دیوان حضرت بیدل را در اختیار تشته کامان ادب و عرفان قرار دهند
=============
درود آقای حاج محمدی عزیز همانطور که شما نیز اشاره فرمود ه اید اشارات بنده بر اساس قرائن موجود در خود اشعار حضرت بیدل است..البته اگر نسخه ای قابل اعتماد در دسترس بود بسیاری از اختلافات رفع می شد و این همه بحث لازم نبود
سید علمدار ابوطالبی نژاد
1390/5/28 در ساعت : 9:0:3
سلام جناب آقای کرمی
بحث مفید وارزشمندی است وبه نظراین حقیر باعنایت ودقت در این بیت :
پـردهٔ سـازنـفس سخت‌خموشی نواست

رشـتـه مـگـر بـگـسـلـد تـا دهـد آهـنگ

ونظر به تطابق «سازنفس» و «قانون نفس» وهمچنین «پرده» درمصرع اول آن با مصرع اول بیت مورد بحث شما، میتوان با تحقیق درمعنای مصرع دوم بیت فوق الذکر دریافت که واژه «بی ساز » بارمعنایی بیشتری خواهد داشت تا واژه «بسیار» لطف کنید بیشتر دقت بفرمایید :
رشـتـه مـگـر بـگـسـلـد تـا دهـد آهـنگ

تارشته های ساز نفس ازهم نگسلدآهنگی ازآن برنمی آید یعنی تا نفس باقیست ، سازش آن آهنگی که می بایست رموز پرده هستی را آواز دهد ،نمی تواندسردهد و..... البته مجال اندک و مقال ....
============
درود سید عزیز...با توجه به رجوع آقای طباطبایی به یک نسخه ی معتبر و اعلام این موضوع که ((بی سازست)) صورت صحیح تر می باشد این حقیر تمرکزم را در شرح با باز نگری مجدد بر وآژه ی ((بی سازست )) قرار دادم ولی چون شاکله ی بحث بر اساس مصراع نخست صورت گرقته بود در متن تغییرات زیادی حاصل نشد.. سپاس از دقت وهمراهی شما
بازدید امروز : 10,224 | بازدید دیروز : 8,233 | بازدید کل : 122,966,617
logo-samandehi