ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



مکاتبات من وآذریزدی


مکاتبات من وآذریزدی
شرحی بر نامه ی اول


دیروز


مکاتبات من و آذریزدی (1388-1301)، از وقتی شروع شد که من مسوولیت کتابخانه دبیرستانی را که در آن تحصیل میکردم برعهده گرفتم، یعنی در سال اول دبیرستان (رشته ی ادبی). به طور اتفاقی کتاب " قصه های خوب برای بچه های خوب" را در قفسه دیدم وخواندم و واقعا دوست داشتم به همین دلیل به آدرسی که انتشارات امیرکبیر در پایان کتاب داده بود، طبق معمول نامه نویسی به نویسنده، به آذریزدی هم نامه نوشتم. در آن سالها (دهه ی شصت)، عشق من کتاب و نامه نگاری بود. کتاب های روز، رمان های فرانسوی و از آنطرف نامه نوشتن به نویسندگان مطرح، از این ناشروآن ناشر کتاب می خریدم و سفارش میدادم، یک صندوق پستی هم اجاره کرده بودم و مرتب هرروز به آن سرمیزدم و کمتر روزی دست خالی از آن برمی گشتم. بله... یک روز در کمال شگفتی درصندوقم نامه ای دیدم، بعداز مدت کوتاهی آذریزدی جواب مرا داده بود!باورم نمیشد!داشتم به یکی ازآرزوها یم که نویسندگی بود، نزدیک می شدم! آخر رسم بود در آن مدرسه، بچه ها اوقات فراغت درحیاط یا در کلاس برای همدیگر از آرزوهایشان می گفتند. من همیشه می گفتم دوست دارم نویسنده یا ناوی شوم. (حالا بعد از سی سال وقتی نگاه می بینم خیلی از دوستان همکلاسی به آرزوهایشان رسیده اند، مثلا فرزاد فرزانه دوست داشت خلبان بشود که شد. یا روحی مهندس کشاورزی شد و...البته خیلی ها هم به آرزوهایشان نرسیدند!)، نامه نگاری های من و آذریزدی دو سال طول کشید. درطول این دو سال مطالب متعددی در نامه ها مطرح میشد، مسائلی مثل وضعیت نشر، انتشارات امیرکبیر(که آذریزدی خیلی ازاین موضوع می نالید و تاسف می خورد که چرا ناشرکتابهایش را مرتب چاپ نمیکند یا اینکه چرا حق و حقوقش را مرتب نمی دهد)، گفته هایی درمورد نویسندگی ومطالعه..وحتا آذریزدی ازمشکلات مالی اش هم می نالید و...اولین نامه آذریزدی که به دست من رسد،جالب اینکه من نمی توانستم دست خطش رابخوانم! (طبق عادت و سبک خودش روی یک کاغذ خیلی نازک، باخطی ریز و پیچیده مطالبی نوشته بود.) اما من کم کم عادت کردم و خواندن نوشته هایش برایم راحت شد. تا جایی که خط من هم مثل خط اوشد! فقط الان افسوس می خورم که چرا نامه های خودم راحداقل رونوشتی از آنها نگه نداشتم!من در نامه هایم بیشتر از او تشکر می کردم علاقه ام به نوشته هایش و نویسندگی را ابراز می کردم. یکی دوبارهم که می دیدم آذریزدی ازتنگناهای روزگارمی نالد، تمام آموزه هایم راکه در سرکلاس بینش دینی یادگرفته بودم برایش نوشتم! از نعمت و نقمت و آزمون های پروردگار و...البته او هم باعصبانیت جواب مراداد که من چی مگیم توچی میگی !!

امروز

اکنون خودم که وارد این مقوله شده ام می فهم که این گرفتاریهای مالی معیشتی نویسندگان واهل هنر اپیدمی است و همیشگی، حالا چرا؟ دلایل متعددی دارد که اهل هنر خود بیشتر واقفند. مهمترینش این است که نسبت به وقتی که می گذارند مابه ازای خوبی ندارند! یک دلال برنج یا شکر با یک تلفن درآمد عمر یک نویسنده را می قاپد! نکته ی جالبی که در این نامه ها از طرف آذریزدی مطرح شد و مرا شوکه کرد این بود که وی نوشته بود هنوز ازدواج نکرده ! واین در حالی بود که درزمان نگارش آن نامه ها ، آذریزدی 62سالگی را پشت سرگذاشته بود! اوخیلی فروتن ،خاکی و خودمانی و ساده پوش و بی تکبر بود. به جرات می توانم بگویم هنوز اهل هنری به فروتنی او ندیده ام. در لباس پوشیدن، در زندگی و خانه و وسایل خانه و... این گفته مرا خیلی از دوستان شاعر و نویسنده که از نزدیک آذریزدی رادیده اند، تائیدخواهندکرد.من جمله آقای محمدی(کویر) که در سالهای اخرین زندگی آذریزدی،مشاورفرهنگی استانداربودند وحتا به یاد دارم که یک باربه خانه خشت وگلی اش درخیابان آذریزدی رفتند وبا اوصحبت کردند که فیلمش هم موجوداست. آذریزدی در این مواقع تنها چیزی که می گفت این بود که اینطوری راحت ترم. تصورکنید آذریزدی در یکی از کشورهای غربی بود، یا مقایسه اش کنید با "هانس کریستین آندرسن"(خالق کتاب دخترک کبریت فروش)، یا "آنتوان دوسنت اگزوپری " فرانسوی خالق "شازده کوچولو" و "پروازشبانه"، آذریزدی یک سروگردن از انها بالاتر است. اما آندرسن و آنتوان جهانی شده اند! آثارشان به بیشتر زبانهای زنده دنیا ترجمه شده ، ده ها فیلم و انیمیشن آز کتاب هایشان ساخته شده و... و آذریزدی را هنوز خود ایرانی ها هم نمی شناسند، چه برسد به جهانیان! چه برسد به اینکه بخواهند از آثارش فیلم و انیمیشن بسازند! خانم جی کی اورلینگ را که حتما می شناسید، نویسنده سری کتابهای هری پاتر، دیدیم و شنیدیم که اسمش در لیست ثروتمند ترین زنان دنیاست ! به خاطر نوشتن کتابهای هری پاتر با آن شخصیت جادویی و گاه بدآموزش! چاپ های متعدد کتاب، با ترجمه های متعددتر، فیلم و کارتون ،اسباب بازی ولباس های طرح هری پاتر،ثروتی افسانه ای عایدش کرده است که واقعا به رویا وخواب شبیه است !بگذریم...اما ازخصوصیات دیگر آذر این بود که خیلی احساساتی و زود رنج بود و با آدم قهر میکرد! این هم بیشتر مربوط به حرف هایی بود که میزد. مثلا می گفت برای من چیزی یا کتابی نفرست. که البته من یادم است دو کتاب برایش فرستادم، یکی گریز از آزادی اریش فروم و کتاب باغ وحش انسانی را...که اوناراحت شد، آنها را پس فرستاد و مدتی با من سرسنگین بود، جواب نامه هایم را نمی داد! مگر جایی ردپایی از من می دید. مثلا یک بار در مجله ی دانشمند آن سالها اسم مرا دیده بود و همین را بهانه کرده بود و جواب نامه ام را داد و حتی گفت که به این دلیل جوابت را می دهم که اسمت رادیده ام! دلیل قطع نامه نگاری ما هم خستگی، کار زیاد و پیری آذریزدی بود. در یادداشت کوتاهی روی برگ کوچکی (که من هنوز آن را دارم)این مسائل را مطرح کرده بود و با بیان این نکته که از من گله ای و ناراحتی ندارد خواست که نامه ای برایش ننویسم و مکاتبات قطع شود که همینطور هم شد.

فردا

قصد مقایسه ندارم! هدفم بیان واقعیت و ابراز این نکته است که ما نمیگوییم "علم بهتراست یاثروت" اما قبول داریم که ثروت اگر باعث از بین رفتن دغدغه هنرمندان شود، البته که آنها آثار بهتری پدید می آورند، وگرنه با یکی به نعل زدن و یکی به میخ، به جایی نخواهیم رسید! زندگی رئیس یک کارخانه تولیدی، یا همین پسرجوان ایرانی خودمان "حسن سید شجاع" صاحب برند "اریکا" را با زندگی آذریزدی مقایسه کنید! زمان و سالیانی که آذر صرف کرده است (اولین مقدمه برکتاب بچه های خوب برای بچه های خوب را1336نوشته است!) با زمانی که آنها صرف کردند، تفاوت بسیاردارد، الان آنها معروفتر و ثروتمندتر از آذریزدی و هرنویسنده و شاعر دیگر ایرانی هستند! نیستند؟ چرا؟ در رشته های دیگر هم همینطور است. به نظر شما سهراب سپهری چیزی کمتر ازجبران خلیل جبران دارد؟ البته که ندارد، بلکه از او سر است! سهراب کجا ایستاده است و جبران کجا؟ جبران حمایت کننده ی مالی داشت،کتاب هایش را به انگلیسی نوشت البته به سفارش همان حمایت کننده اش، مطبوعات و رسانه ها و فیلمسازان ساپورتش کردند، شد چهره ی جهانی! سهراب نه حمایت کننده داشت نه کتابهایش ترجمه شد و نه ناشران دستمزد خوبی به اودادند! منت هم بر سر او گذاشتند که ما کتابهایت را چاپ کردیم! او را مورد هجمه هم قرار دادند که آب را گل نکنیم؟؟ به همین دلایل سپهری در دنیا گمنام است. امروز پنجاه  و ششمین چاپ کتاب قصه های خوب برای بچه های خوب آذریزدی پیش روی من است، (البته توسط کتابهای شکوفه انتشارات امیرکبیر)، ناشری که به اذعان آذر و آنچه در نامه هایش به من در اوایل دهه ی 60 نوشته، به او اجحاف کرده است. گذشته ها گذشته و فردا حتما چاپ 57 کتابهای آذریزدی بیرون خواهد آمد و ناشربی دغدغه نویسنده که شوربختانه وارثی هم ندارد، هرگونه برداشت و استفاده ازکتاب را طبق معمول مال خودمی کند! ولی یک سوال، اگر آذریزدی زنده بود ناشرحاضر بود برای چاپ 57 کتابهای قصه های خوب برای بچه های خوب، مابه ازای هر سال یک میلیون به اوبدهد؟ یعنی 57 میلیون. (توجه داشته باشید که یک کارگر ساده سالی  6میلیون، بدون احتساب بیمه، دستمزد میگیرد. یا یک معلم و کارمند ساده سالی دو برابر این مبلغ)، این روزها یک کارمند ساده بعد از سی سال کار کمی بیش یا کمتر از این مبلغ پاداش می گیرد، من با قاطعیت به شما خواهم گفت نه! اگر جوابشان مثبت است حالا که اونیست می توان نیمی! از همین مبلغ را مثلا به بنیاد آذربدهند! والسلام.

---------------------------------------------------------------------------

اولین نامه آذریزدی مربوط به سی سال پیش

کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1393/3/30 در ساعت : 13:52:49   |  تعداد مشاهده این شعر :  1297


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمدجواد آسمان
1393/3/30 در ساعت : 18:16:43
سلام و صد سلام آقای آتشی عزیز
بسیار مطلب خوبی بود؛ خوب و خواندنی.
و نامه ی استاد هم دلچسب بود.
سپاس که به اشتراک گذاشتیدش.
یاد آن مرد بزرگ گرامی.
من یکی از جلدهای قصه های خوب را در نه سالگی هدیه گرفتم. و چقدر خوش بخت بودم.
پاینده باشید
سید محمد آتشی
1393/3/30 در ساعت : 18:30:36
سلام آسمان عزیز
وخوشبخت ترمن که شما را اینجا دیدم
ممنون
صمد ذیفر
1393/3/30 در ساعت : 20:39:20
سلام.
درودبر شما جناب آتشی عزیز و
درودها بر روان شاد جناب آذر عزیز .
هر چند محزون ،مستفیض شدم .که ارج نهادن به اهالی ادب و قلم امری ستودنی است .
پاینده باشید انشاء الله
سید محمد آتشی
1393/3/30 در ساعت : 20:52:30
سلام
و درودها بر ذیفر عزیز
وحضور گرم ودل انگیزش درمهمانی این دفتر
سلامت باشید
عباس خوش عمل کاشانی
1393/3/30 در ساعت : 14:31:47
درود بر شما و درود بر روان استاد آذریزدی.در سالهای دهه ی 60 و 70 چندبار در دفتر آقای دعایی در روزنامه ی اطلاعات به درک محضر آن استاد عزیز سرافراز و نائل شدم.استاد برخلاف تصور اغلب دوستان و دوسندارانش شعر هم می سرود؛ آن هم قصائد غرّاء و استوار....به یاد دارم که یک بار در صفحه ی سوم روزنامه در تبجیل و تجلیل استاد فقید مطلبی نوشتم با عنوان «پیری زلال و ساده چون کودکان»واین عبارت را از خاطره ای اخذ کردم ؛ خاطره ای که استاد از روزگار کودکی و نوجوانی خود و محرومیتهایش می گفت و بغض کرده بود و اشک از چشمانش جاری بود...خدایش رحمت کناد.
سید محمد آتشی
1393/3/30 در ساعت : 15:10:38
سلام استاد

ممنون...شگفت زده شدم ازاین حضورسریع وآگاهی شما

بله خدایش رحمت کناد اوشعرهم می سروده مثل کتاب شعرقندوعسل باشعرنو هم مخالفت جدی داشت و درکتاب مذکور حسابی حرفش را زده و درابیاتی آورده که من درشرح نامه های بعدی آذربه آن مفصل پرداخته ام که اگرفرصتی پیش آیدآنهارا روتین می کنم (البته درهمین دفترچون باایمیل برای ستون خاطرات ،گم وفراموش وموردکم لطفی قرارمیگیردبامحبت بی دریغ دوستان عزیز)
بله حرفتان متین وصحیح است اوکودکی پرزجروسختی داشته حتا رنگ کلاس ومدرسه راهم ندیده است.

راستی استادچون دارم کتابی درموردآذرمی نویسم ونامه هایش راجمع کرده وشرح داده ام اگرخاطره ومطلبی ازآذردارید برایم بفرستید تامورداستفاده قرارگیرد.

بازهم تشکرازحضورگرمتان

سلامت باشید
اکبر نبوی
1393/4/2 در ساعت : 3:32:16
درود بر جناب آتشی عزیز
یادکرد بسیار زیبایی بود همراه با خاطره ای شیرین. درست این است که همه ی ما نسبت به آن مرد نازنین مدیونیم. آیندگان نیز وامدار اویند. کاش می دانستیم اش، آنسان که باید. و کاش بزرگان امروز را بدانیم، آنگونه که ارتفاع وجودشان را شایسته است.
سربلند باشید.
سید محمد آتشی
1393/4/2 در ساعت : 10:23:35
سلام جناب نبوی عزیز...دوست گرانقدر
ممنون ازحضور ارزشمندشما...وکاش بزرگان امروزرا بدانیم
کارهای زیبایتان را میخوانمتان
بابت حضور وغزل های خوبتان سپاس
موفق باشید
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1393/4/1 در ساعت : 0:8:9
سلام بر استاد آتشی عزیز

عشق را تنها هنرمندان تماشا می کنند
دیگران ، یک جرعه می نوشند و حاشا می کنند

به دست هایتان درود که با قلم عشق از عاشقان حقیقت یاد می کنند و عطر مهربانی را بی منت ، مزد و چشم داشت در فضای تهی از احساس و عاطفه ی امروزین می گسترانند. آنچه شما بدان دست یازیده اید عشق را در بلندای قامت و گستره ی دامن به تماشا می برد . قلم و قدمتان همواره در نوشتار و رفتار استوار باد.

سید محمد آتشی
1393/4/1 در ساعت : 0:32:8
سلام استاد گرانقدر

مشتاق دیدار...خوشحالم که اینجا میزبان شما یم که ازقدیمی های این جمع هستید.گرچه کارهایتان را دنبال می کردم اما واقعادلتنگتان بودم.ممنون که آمدید

ازنظرلطفتان بابت آذرهم یک دنیا سپاس
سلامت باشید
بازدید امروز : 617 | بازدید دیروز : 8,233 | بازدید کل : 122,957,010
logo-samandehi