یاهو
ودرود/
ما به اتفاق هم مردیم
ما به اتفاق
از درخت ها و رودخانه ها
خداحافظی کردیم
تصویر سازی برسه اصل استوار است. نخست آشنایی شاعر با طبیعت و خلق و خوی آنست. دوم مهارت و تکنیک شاعر است که بتواند این ویژگیها را بخوبی تصویر کند و سوم قدرت زبان شعری شاعر میباشد.(چون یکی از مهمترین موارد، برقراری زبان شاعر با طبیعت است.) شعر رااز سه دریچه به انچه اتفاق می افتد نگاه میکنم. نخست نگاه به گذشته است. یعنی شاعر گذشته را همیشه بعنوان بستری در جهت تاخت و تاز مدنظر دارد. دوم ایجاد یک نوع زاویهی دید فرارونده به حال است که حال همیشه به گذشته میپیوندد. لذا شعر خیالی وتصویری گاه به حال نیز توجه لازم دارد و نکتهی آخر پرداختن به دنیایی است که هنوز نیامده است ولی شاعر با این دنیا عجین شده. بنابراین توسعه فکری و جهان بینی زبان شعر از یک سو و متافیزیک بودن دیدگاههای این سبک از سوی دیگر باعث برجستگی و تثبیت ان میشوند
در این نوع حالت دوم را بیشتر میشود حس کرد
تشریح واژهها:
بدون ما
نگاه ما
دست های ما
باقی ماند
آن بمب"
نگاه اساسی به سمت دادن به واژهها که گاه این تشریح در قالب تکرار رخ می نمایاند وگاه در لباس نهاد وگزاره یا یک ضمیر.. هم آوایی زیبایی بصورت پنهانی در اینجا اتفاق افتاده وشاهد آن هستیم.ممتنع بودن شعر گفتار نیز بر کسی پوشیده نیست و مخاطب بایستی با تفقد و تأمل لازم به عمق شعر برسد.
چقدر بهار کال میوه ها
چند دقیقه ی ....
چقدر.....
چقدر......
من دراین شعر یک پشتوانه فکری خاص میبینم. چه این که اشعار این شاعر شنونده را به تأمل و ریزاندیشی وا میدارد و طبعاً این مهم بدین خاطر است که پشت شعر تصاویر و وحقیقت جانداری نهفته است.
بر این باورم که رهایی از تکرارگزینی و نزدیک شدن به تنوع طلبی نمی توانست خالی از لطف باشد .هرچند هم نوایی زیبایی هم بوجود آمده اما همواره بین خوب وبهترین ما دقت نظر وسمت نگاهمان به سمت بهترین است.
" شاعر می گوید :ازدرخت ها و..خداحافظی کردیم
وبعد به اینجا وصل میکند که شاید اگر ان بمب ..
میتوانستم عاشق ...
کمتر مخاطبی را سراغ دارم که به این نوع وصل بی اشتیاق باشد ومتن او را بدنبال خودش نکشد..
، با توجه به تیپ و محتوای شعر ومضمون مقاوتی ان میتوان چنین تصور کرد که یک فرایند جوششی ساده در قاب ذهن شاعر شکل میگیرد وبا همان صداقت به سرعت بیان میشود وپیش میرود سرعت وصداقتی که گاهی شاید لایه های شعری ,محتوا,قدرت الفاظ, وحتی فرم را هم تحت الشاع قرار میدهد وگاهی لمس نمیکند,تنها برای خلق شدن.
امروز شاید
می توانستم
عاشق شوم
قلم شاعر مانا
یانور علی نور