بی تو نماد شــــاخصی از ننــگ می شوم
در تنگنـــــای قافیـــــه ای تنــگ می شوم
وقتی که نام خوب تو اینجاسـت بی دلیل...
با هر چه حس خوب هماهنــــگ می شـوم
با حس هیبتی که تو بخشــــیده ای به من
سردار و با صــلابت و سرهنــــگ می شوم
بد فـــــرم و بد صــــدام، شبـــــیه کلاغ هــا
با تو لطیف و خوب و خوش آهنگ می شوم
وقتـی نباشــی عاقبت از دست غصــــه ها
کور و مریــض و بد دهــن و لنــگ می شـوم
مانند کشــوری که پر از درد شـــورش است
بی تو خراب و سوختـــه از جنگ می شـوم
اینجا بمـــــان و ببــین من چـــــه بی دروغ
بـــا روح مهربان تو یــــک رنــگ مـی شــوم...
چهارشنبه 22/5/93
امروز بعد از آنکه اتفاقی این بیت را از بانوی شاعر «مینا اروجلو» خواندم این غزل را نوشتم...
گاهی ردیف با تو همـــــاهنگ میشوم
گاهی ولی چه قافیه ای تنگ میشوم
www.mazangi.ir
تاریخ ارسال :
1393/5/22 در ساعت : 14:41:3
| تعداد مشاهده این شعر :
829
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.