ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



سوتِ قطار



گنجشکم و تمام امیدم پریدن است

این آسمان به بال و پرم پا نمیدهد!

در من نشسته خشک ترین قسمت از کویر
فرصت به صخره کوبی دریا نمیدهد

حرفی برای گفتن و رفتن نمانده است
سوتِ قطار میشکند این سکوت را

وقتی نمازِ حاجت چشمم قبول نیست؛
باید به انتها برسانم قنوت را

دارد اتاق، رنگ خداحافظی ولی
این قاب عکس، ذهن مرا ول نمیکند

زل میزند به مردمک چشم های من
رفتن نشسته در من و دل دل نمیکند

از خانه میزنم به حیاطی که شاهد است
دارم عبور میکنم از مرز خستگی

بغضی در انزوایِ گلو گریه میکند
لبریزم از خرابی و از هم گسستگی

حالا نشسته ام به قطاری سریع و سیْر
هاشور میزنم همه ی خاطرات را

در کوپه می نشینم و بر باد میدهم
تلخی بینهایت شاخه نبات را!


مرضیه عاطفی/ سمنان


موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ، سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1393/5/26 در ساعت : 12:19:2   |  تعداد مشاهده این شعر :  978


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

حسن پاکزاد
1393/5/27 در ساعت : 12:26:42
سلام

چارپاره خوبی خوندم
از اون دست کارهایی ه که ظرفیت حرف و نقد رو داره
1.درمورد مفهوم شعر ،اینکه بگردیم و یه بیتو پیدا کنیم و بعد بگیم با بقیه شعر نمی خونه کار چندان جالبی نیست .
در شعر باید به یک اندیشه و مضمون کلی رسید مثلا فقر. جنگ . غربت و...
که معتقدم این فضا در کلیت کار جاری بود
از طرفی چون قالب چارپاره س تغیر موقعیت و فضا پذیرفتنی تره.بطوریکه ما در یک بند وارد حیاط میشیم و در بند بعد توقطاریم
2.در بیت 3 بنظر میرسه باید اینطور میومد که حرف زیاد مونده (حرفی که سرشار از سکوته)اما سوت قطار نمیذاره
واینکه مصدر (رفتن) بیشتر برای ضربآهنگ شعر اومده..
3.ترکیب سازی در شعر امروز جایگاهی سستی داره
نمازِ حاجت چشمم /مردمک چشم های من/تلخی بینهایت/انزوای گلو
که علاوه بر سنگینی بیت ،شاعر رو هم تنبل میکنه تا با آوردن ترکیب چندان خودشو در خلق مضمون و تصویر به زحمت نندازه
4.دارد اتاق، رنگ خداحافظی ولی
این قاب عکس، ذهن مرا ول نمیکند
بیت قشنگیه،اما در مصرع دوم کلمه ی (ذهن)خوش ننشسته و مضمون رو کمی محدود کرده
5.مردمک چشم بنظرم حشو باشه
برخلاف رفتن اولی ،رفتن در این بیت خیلی خوب اومده و تضادی که با نشستن داره جالبه
6. بنظرم در انتها با آوردن شاخه نباتی که تلخ بوده،نهایت درد رو خواستید بیان کنید ،اما بر باد دادن اینجا چه نقشی داره؟

دارد اتاق، رنگ خداحافظی ولی
نام ارسال کننده :  زینب بندری     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
بسیار زیبا بود و در عین حال روان فقط یک کلمه از نظر من به اجبار قافیه بود ای کاش واژه ی روان تری می یافتید ابته این چیزی از زیبایی سرشار اثر شما چیزی کم نمیکنه
حسین وفا
1393/5/26 در ساعت : 16:16:50
سلام
بسیار زیبا ....
بی نظیر ...
درود بر شما
سروده بس زیبایی بود . از خواندنش لذت بردم
مرضیه عاطفی
1393/5/26 در ساعت : 17:59:35
سلام جناب وفا
متشکرم از ابراز لطف شما
برقرار باشید
راشین گوهرشاهی
1393/5/28 در ساعت : 9:17:31
دست مریزاد بانو
زیبا و روان دلنشین
مرضیه عاطفی
1393/5/28 در ساعت : 13:13:31
ممنون دوست خوبم
لطفت برقرار
شکیبا غفاریان
1393/5/26 در ساعت : 15:50:58
سلام مرضیه جان
چندبار خوندمش تصاویر زیبایی آفریدی عزیزم اما ازدحام تصاویر فرصت تمرکز نمیده خیلی گنگ و پیچیده به نظز میاد
کار خیلی خوب شروع شده بیت اول رو خیلی دوست داشتم اما نتونستم ارتباطی بین این بیت با اگثر بیت ها پیدا کنم ..
مفهوم بیت آخر رو که اصلن متوجه نشدم ..
شاید مشکل ار قدرت درک و فهم من باشه .... نمیدونم؛
جسارتم رو ببخش عزیزم
پاینده باشی

مرضیه عاطفی
1393/5/26 در ساعت : 17:58:51
سلام شکیبا جان

ممنونم از توجه همیشگیت. شعر در اصل سیر کل به جزء دارد. بیت اولی کلیتی است که اجزای آن در ابیات بعدی توصیف خواهد شد.

نگاهت برقرار
محمدمهدی عبدالهی
1393/5/26 در ساعت : 20:32:59
وقتی نمازِ حاجت چشمم قبول نیست؛
باید به انتها برسانم قنوت را

سلام و عرض ادب خانم عاطفي بزرگوار
درود بر شما
زيبا و دلنشين بود
لحظاتتان سرشار از شاعرانه هاي زيبا براي بهترين هاي عالم باشد و توفيقاتتان مستدام
ياعلي
مرضیه عاطفی
1393/5/27 در ساعت : 0:12:3
سلام جناب عبدالهی
متشکرم از حسن توجه شما
علی(ع) یارتان
سید فضل الله طباطبایی
1393/5/26 در ساعت : 19:35:9
با سلام
درود خداوند بر شما شاعر گرامی
دست مریزاد
موفق و مستدام بمانید
ممنونم از حضورتان
مرضیه عاطفی
1393/5/27 در ساعت : 0:10:53
سلام جناب استاد سیدطباطبایی
سپاسگزارم از حضورشما
لطفتان برقرار
حسین وفا
1393/5/26 در ساعت : 16:17:6
حرفی برای گفتن و رفتن نمانده است
سوتِ قطار میشکند این سکوت را

وقتی نمازِ حاجت چشمم قبول نیست؛
باید به انتها برسانم قنوت را

مرضیه عاطفی
1393/5/26 در ساعت : 17:59:58
ممنون که خواندید
بازدید امروز : 23,406 | بازدید دیروز : 18,002 | بازدید کل : 121,554,637
logo-samandehi