ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



صداقتِ پاییز

آمد گُلا! صداقتِ پاییز را گواه
این سرخ و سبزِ کاذب و این زردِ روسیاه

واینک هنوز سینه ام – این سفره ی بهار
از زخمها و خنجر تو پر گل و گیاه

واین پیکرِ نحیف، درختِ تناوری
با برگهای گریه و با شاخه های آه

لبخند بس ملیح بهار است سینه ام
شیرینتر از مقدمه ی تلخیِ گناه

با رفتن تو عرصه ی پاییز چیره شد
بر اشک و آه و زخمِ منِ خسته و تباه

وآنگاه بسته شد همه درها بسوی تو
گاهِ گریز نیست دگر زین گریزگاه

برخوردِ برفگونه ی تو باز ای فلان!
آه از نهاد سینه برآوده است، آه!

در چشم های آبیی تو موج میزند
چیزی شبیهِ رنگِ نگاهِ پس از گناه

غمهای تو کجا و دلِ ناتوان کجا
کوهیست این که میشکند شانه های کاه

کم کم مرا ز منزلِ خود دور میکنند!
در راهِ سر به زیر، قدمهای سر به راه!

خورشید را به خاک سپردیم آخرش
با چشمهای گریه کنان، زیرِ نورِ ماه


موضوعات :  سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1393/5/31 در ساعت : 2:10:8   |  تعداد مشاهده این شعر :  655


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سید علی اصغر موسوی
1393/6/1 در ساعت : 16:32:50
کم کم مرا ز منزلِ خود دور میکنند!
در راهِ سر به زیر، قدمهای سر به راه!
آفرین !
خوب است پسرخوب!
مویدباشی
بازدید امروز : 5,561 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,561,521
logo-samandehi