ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



رییس و کارمند !


با کارمند  خویش  رییس    اداره     گفت :



هر  روز  از  برای  چه    تاخیر   می کنی؟



هر عصر  از برای  چه  هی   زود می روی



هر   صبح  از  برای  چه هی  دیر می کنی؟



این  روزها   کسل   شده ای   و    گریزپا



چون  بچه های   مدرسه    تقصیر می کنی



داری   بهانه ی    کهنی   از برای   خویش



وان   را   هزار   مرتبه    تفسیر می کنی



گویی مدام:   توی     ترافیک     نابکار



ما   گیر   می کنیم و  شما گیر   می کنی



کردم   جریمه   گرچه  تورا فایده نداشت



زین  کارهای   خویش    مرا پیر می کنی...



در   پاسخ  رییس   چنین گفت    کارمند:



ای   آن که    می نشینی و  تدبیر می کنی



از دست شکوه های شما خون به دل شدم



بالانشین!  ببین که  چه    با   زیر می کنی



صد بار   از  جریمه  بود  بدتر این که  هی



تنبیه    می نمایی    و    تحقیر   می کنی



یک   شب   به  خواب نیز ندیدم که بنده را



تشویق    می نمایی و    تقدیر   می کنی



از   تیر   آه    بنده  حذر کن   چرا  مدام



تیغ   زبان    کشیده   و   تعزیر  می کنی؟



هر   امر   ونهی   از   تو   پذیرفتنی   بود



وقتی    یقین   کنم  شکمم  سیر می کنی!


کلمات کلیدی این مطلب :  رییس ، و ، کارمند ، ! ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/6/4 در ساعت : 23:20:31   |  تعداد مشاهده این شعر :  1595


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمد وثوقی
1390/6/5 در ساعت : 1:11:32
سلام حضرت استاد خوش عمل

از دست شکوه های شما خون به دل شدم
بالانشین! ببین که چه با زیر می کنی

همیشه طنز والای شما حرفی برای گفتن دارد معضلی را طنازانه طرح و ریشه یابی می کند. دست مریزاد.
مستدام باشید.

**********************
سپاسگزارم.
ناصر عرفانیان
1390/6/5 در ساعت : 0:25:4
باآرزوی قبولی اعمال و عبادات این ماه عزیز جناب استاد خوش عمل
مثل همه اشعارتان عالی دلنشین پر محتوا موفق باشید

*************************
سپاسگزارم حضرت استاد.
سید حسن مبارز
1390/6/5 در ساعت : 15:43:49
دست مریزاد استاد خوش عمل عزیز

بالانشین ببین که چه با زیر می کنی ...

عالی بود .

****************
سلام بر تو ای سید عزیز بزرگوار مهربان.برای اولین بار است که شما را در زی روحانیت می بینم وماشاءالله چقدر بهتان می آید.چهره زیبای شما در این لباس مقدس چقدر شبیه شهید نواب صفوی است!خیلی به دلم نشستید در این لباس که فخر همه ی ما شیعیان آل الله است.


حمیدرضا اقبالدوست
1390/6/5 در ساعت : 21:4:18
پاینده باشید استاد که از دل و زبان ما حرف می زنی / شاد باشید

*******************
سپاس بیکران شاعر فرهیخته.
رستم عجمی
1390/6/5 در ساعت : 0:48:5
درود خیلی لذت بردم..زیبا بود..قلمتان سبز .

***********************
سایه ی عالی مستدام.
مصطفی پورکریمی
1390/6/5 در ساعت : 16:20:10
سلام جناب استاد خوش عمل
گویی مدام: توی ترافیک نابکار

ما گیر می کنیم و شما گیر می کنی
طنز دردآلودی بود که مثل همیشه خوب روایت و پردازش شده بود.موفق باشید.
****************
با سپاس از محبت عالی.

سید علی‌رضا شجاع
1390/6/6 در ساعت : 14:55:20
همیشه میشود از شیرینی شعرهاتان لذت برد استاد عزیز
******************
سپاس ای مهربان.
سیاوش پورافشار
1390/6/5 در ساعت : 17:31:26
سلام بر مرد کارکشته ی شعر و ادبیات استاد خوش عمل کاشانی

یک شب به خواب نیز ندیدم که بنده را


تشویق می نمایی و تقدیر می کنی
این بیت شما یک واقعیت است در یک کتاب روانشناسی می خواندم که گاهی بهترین تنبیه ها تشویق است واقعا جاهایی است که تشویق بهتر از تنبیه تاثیر می گذارد
یا علی

****************
از حسن نظرتان سپاسگزارم.
ابراهیم حاج محمدی
1390/6/4 در ساعت : 23:31:49
طنز در کسوت جدّ و جدّ در کسوت طنز !!!! حظ وافر بردم دست مریزاد

************************
ضمن سپاس بیکران.از سیاق کلامتان پیداست که طبع شما بشدت متمایل به طنز است و حتما چندین فقره هم سروده اید.درج کنید تا مستفیض شویم.
مصطفی معارف
1390/6/5 در ساعت : 13:15:13
جناب خوش عمل ظنز جذابی بود ولی کارمندان تنها بخشی از جامعه هستند که همه به آنها کار دارند و سدر پاسخ رییس چنین گفت کارمند:

در پاسخ رییس چنین گفت کارمند:
ای آن که می نشینی و تدبیر می کنی
از دست شکوه های شما خون به دل شدم
بالانشین! ببین که چه با زیر می کنی

موفق و سر بلند باشید .

*******************
قربان لطف و عنایتتان.
سید علمدار ابوطالبی نژاد
1390/6/5 در ساعت : 19:27:58
سلام استاد خوش عمل
قلم شما نیاز به تعریف وتمجید کسی ندارد
ما صرفا می آییم که عرض ارادتی کرده باشیم

**************************
ارادتمندم.
بازدید امروز : 268 | بازدید دیروز : 13,569 | بازدید کل : 122,986,758
logo-samandehi