ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



گنجشک
آه گنجشك خسته از نيرنگ !
آسمان را به دل نگيري ها !
پشت تقدير سنگ ها يك روز ،
ناگهان را به دل نگيري ها !
بال در بال سادگي برگرد ،
باز تا انزواي گندمزار ،
غول پوشالي مترسك را ،
باغبان را به دل نگيري ها !
روزگاري كه برف لج مي كرد ،
و تو فانوس خانه مان بودي ،
شيطنت هاي شيشه اي مان را ،
خنده مان را به دل نگيري ها !
روزگاري كه شوخ و پاورچين ،
تا بلنداي لانه ات رفتيم ،
جرم ما از نخست ثابت بود ،
نردبان را به دل نگيري ها !
مثل جامي پر از روايت برف ،
لانه ات در سكوت يخ مي زد ،
روزگاري كه برف حاكم بود ،
غم نان را به دل نگيري ها !
خانه مان گرم هاي و هو مي شد ،
با وجود شكسته ي بالت ،
كاش اي خوب  ! واقعاً مي شد ،
كه كمان را به دل نگيري ها !
برف هم روزگار خوبي نيست ،
گندم و برف و دام همدستند ،
آه گنجشك تا خدا معصوم !
آسمان را به دل نگيري ها !

موسی عصمتی
کلمات کلیدی این مطلب :  گنجشک ، موسی عصمتی ،

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1393/7/15 در ساعت : 20:18:51   |  تعداد مشاهده این شعر :  629


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمد حسین انصاری نژاد
1393/7/15 در ساعت : 23:39:19
سلام بردوست خوب وشاعر زلال اندیش.
خیلی خوشحال شدم که باشعرهای زلال وتامل انگیز،دراینجا می بینمت.خوشحالم که از این به بعد،ازاین پنجره به تماشای افق های دوردست شعروشهودت می نشینم وطراوتی تازه می کنم.
آرش پورعلیزاده
1393/7/16 در ساعت : 16:45:29
شعر پردردی بود برادر. درود
حسین وفا
1393/7/16 در ساعت : 11:11:43
سلام
بسیار زیبا
درود بر شما
بازدید امروز : 5,623 | بازدید دیروز : 9,349 | بازدید کل : 123,039,082
logo-samandehi