سلام بانوی ادیب
جسارتاً بنده نظرم را در قالب پیشنهاد واژ ها و عبارات جایگزین آورده ام :
کاش /یک شب /می پریدم با تو خوابی کهنه را
می چشیدم /از / لبت طعم شرابی کهنه را
کی /به دستم میرسانی / تا به جایش آورم
بوسه بر پیشانی ات، /یعنی /ثوابی کهنه را
می شمارم خاطرات دیدنت را یک به یک
/تا برایت می سرایم / شعر نابی کهنه را
دیدنت را در اتاقم باز تمرین می کنم
/ذهنم اما کوچه می دانست /قابی کهنه را
/مانده ام در عکس هایت /ذره ای لبخند نیست ؟
اخم تو آورده یادم منجلابی کهنه را
می زنم گیلاسها را پشت هم تا نشنوم
از در و دیوار خانه من جوابی کهنه را
شد صلاه ظهرو من بر تخت خود افتاده ام
این تویی یا باز می بینم سرابی کهنه را
****************
سلام دوست عزیز
ممنونم از راهنمایی تون. با بعضی از قسمتهای تغییرکرده موافقم اما با بعضی ها نه. با بیت اول موافقم اما با مصرع اول بیت دوم نه چون جواب کی به دستم می رسانی باید در مصرع بعد آورده شود که این اتفاق نمی افتد پس کی خودت را می رسانی تا به جایش آورم بوسه بر پیشانی ات یعنی ثوابی کهنه را بهتر است. راستش با بیت سوم هم موافق نیستم و فقط موافق نبودنم جنبه سلیقه ای دارد. در مورد مصرع دوم بیت چهارم هم باید فکر کنم تا به نتیجه برسم. بیت پنجم را هم به خاطر اینکه این بیت حس خاصی بهم می ده دوست دارم همونی باشه که توی غزل خودمه.
خیلی خیلی از لطفتون برای اینکه وقت با ارزشتون رو گذاشتید و شعرم رو نقد کردید ممنونم. امیدوارم در غزلهای بعدی خودم هم نظرات و نقدهاتون رو حتماً ببینم چون واقعاً استفاده کردم. موفق باشید.