شب زخمی
از دفتر : رفتن ها
***************
در هوای سرد آن شب بی خیالی کرد و رفت
با لبـان بغـض کـرده یک سوالی کـرد و رفت
لحـظه ای در انتـظار پـاسـخ خـود سـر نـکرد
چشمها را در هجـوم گریـه خالی کرد و رفت
هـرچه گفـتم صبـر کن تا آسمان روشن شود
با شتاب و بی حواسی کیف و شالی کرد و رفت
حرف میزد با خودش درجاده های سرد شب
رو به سوی برکه ای درآن حوالی کرد و رفت
دیـدم آنجا دست ها را شست از من بی صدا
پشت سـر را یک نگاه انفـعـالی کرد و رفت
وقت رفتن باد می زد لای خاکسترهای سرخ
آتشی زد خرمنم را قحـط سالی کرد و رفت
کـوه بودی روی سینه، ای تمام سـرّ عشق
دست بردار از سرم ... او سبکـبالی کرد و رفت


بداهه 93/7/3 ساعت 19 پشت مونیتور
تاریخ ارسال :
1393/8/2 در ساعت : 17:25:26
| تعداد مشاهده این شعر :
666
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.