ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



یاحسین ع
ای حریر آسمان شولای تو
جان به قربان قد و بالای تو
دستگیر عالم بالا حسین ع
معنی و تفسیر هر الّا حسین ع
چهره ی فرهنگ تو زهرایی است
قلب شاگردان تو دریا یی است
پرچم شور و شرف در دست توست
خنجر شاه نجف در دست توست
مجتبی را بهترین یاری حسین ع
در سپاهت با وفا داری حسین
ای که عبّاست ادب شرمنده اش
عالمی محتاج بر یک خنده اش
ای تمنای توام رزق دلم
عشق تو مخفی ست در آب و گلم
خرّم آن دم در حریمت جان دهم
هرچه فرمان می دهی من آن دهم
حالیا گر بار یابم در برَت
جان به قربانت کنم یا مادرت
جان برای چون تویی ناقابل است
هر که را بهتر کُشی او قابل است
در حریمت هر که مُحرِم می شود
در حقیقت تازه مُسلِم می شود
درهوایت آرزو دارم حسین
از وجودت آبرو دارم حسین
ناز کن خالق خریدارت شده... یوسف کنعان به بازارت شده
ناز کن که از نبی دل می بری
ای که ناز عاشقانت می خری
آری آری رازها داری حسین
در دل بشکسته جا داری حسین
هست پیدا از سپاهت عاشقی
اکبر و شش ماهه داری لایقی
ناز شصت خالق یکتا تویی
عالمی پنهان و هم پیدا تویی
در مسیرت جزء ها کُل می شود
ار محبّت خارها گل می شود
ای شهامت زاده ی احساس تو
دست ما و دامن عبّاس تو
ای رشادت تشنه از جامت حسین
قلب ها چون موم شد رامت حسین
دخترت سلطان اقلیم وجود
بود زهرا لیک او زهرا نبود
دست های کوچکش غوغا کند
صد گره از کار بسته واکند
هست کودک لیک طوفان می کند
شام را یکباره ویران می کند
صبر هم درسی ز دانشگاه توست
راست گویم زینبت همراه توست
زینبت آیینه ی حیدر نماست
شیرزن نه،مرد میدان بلاست
در هوایت یاس ها پرپر شده
باغی از پروانه خاکستر شده
جان هستی بسته بر مویت حسین
دل اسیر تار گیسویت حسین.
سیف اله باقریها(وارش)
کلمات کلیدی این مطلب :  دل، ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1393/8/6 در ساعت : 10:12:59   |  تعداد مشاهده این شعر :  616


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 19,323 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,575,283
logo-samandehi