ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



تقديم به مادر معنوي ام براي ميلادش
«خاتون نور»
 
رازي نهفته زير سر انگشتت
رازي شبيه نار، شبيه نور
آتش زبانه مي كشد از دفتر
چون آتش مقدس كوه طور
 
تا روشناي نام تو مي‌آيد
باران رحمت است كه مي بارد
معشوق، هم‌پياله و همراهت
گويي به نامت عشق نظر دارد
 
بر شيوه‌ي نگارش دستانت
بر كِلك مهرگستر تابانت
بايد واِن يكاد دميد اي نور
چون علم را شكافته ايمانت
 
سرچشمه‌ي  كمال شدي بانو
تو صاحب دو بال شدي بانو
توحيد را به گوش جهان خواندي
مست از مي وصال شدي بانو
 
مضمون  وا‍ژه هاي تو خورشيد است
اهل نياز و ناز تو را خواندند
شيواتر از بهار سخن گفتي
در جلوه گاه راز تو را خواندند
 
بانويي از ولايت خورشيدي
بانوي آب و آيه و آيينه
عشاق دل سپرده به حب الله
دارند با تو الفت ديرينه
 
درياب كِلك را كه خرامان است
در دست تو هميشه مسلمان است
انديشه ات حيات به او بخشيد
گويي به باغ سوخته باران است
 
از چادرت گلاب گرفته عشق
در مكتبت جواب گرفته عشق
از نور پشت چينِ سرانگشتت
يك عمر آفتاب گرفته عشق
 
روشنگران راه تو بيدارند
تا بيعت دوباره‌‌ي بيداري
تفسير كن براي من آتش را
شايد كه شد بهانه‌ي ديداري

 پونه نيكوي بندرانزلي
کلمات کلیدی این مطلب :  طاهر صفارزاده، شعر، پونه نيكوي، ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1393/8/24 در ساعت : 8:45:51   |  تعداد مشاهده این شعر :  1057


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمود کریمی‌نیا (کریما)
1393/8/24 در ساعت : 10:56:59
از نور پشت چین سر انگشتت

یک عمر آفتاب گرفته عشق

درود بر شما

دستمریزاد.
حمیدرضا شکارسری
1393/8/25 در ساعت : 8:16:21
چه چهارپاره ي قشنگي اما فقط اتفاقن همين بيتي كه جناب كريمي نيا پسنديدند ، بنده معني اش را اصلن نمي فهمم .
دست مريزاد
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1393/8/27 در ساعت : 23:12:37
سلام و درود بر شما
زیبا ، شیرین و خوشایند سروده اید ، مستدام باشید


مرضیه عاطفی
1393/8/24 در ساعت : 14:6:41
"از چادرت گلاب گرفته عشق
در مكتبت جواب گرفته عشق
از نور پشت چينِ سرانگشتت
يك عمر آفتاب گرفته عشق"
سلام دوست خوبم.
زیبا بود و روان.
شاعرانه پیروز باشید.
یاعلی(ع)
شهاب الدین رهنما
1393/9/21 در ساعت : 13:24:36
سلام خانم نیکوی
خیلی دوست داشتم این شعرتان را بخوانم
رباعی خوبی است. هر چند حس و حال تقدیمی بودن شعر، آن حس همیشگی شعرهایتان را ربوده است.
یک بیت از شعرتان را جناب کریمی نیا پسندیدند اما استاد عزیزم جناب شکارسری بیان داشتند که از آن چیزی نفهمیدند.
به نظر بیت خوبی است و توضیحی که دربارۀ این بیت:
شاعر در پی آن است که روشنی و نور پشت سرانگشتان ممدوح خویش را برتر جلوه دهد.
در مصراع بعد هم شاعر با عبارت کنایی «آفتاب گرفتن» در پی بیان این نکته است که «عشق یک عمر با نور پشت سرانگشتان ممدوح گرم شده است یا گرما گرفته است.»
این برداشت من است امیدوارم مورد پسند شما دوستان دیگر باشد.
بدرود
محمدمهدی عبدالهی
1393/8/24 در ساعت : 19:41:19
سلام و عرض ادب بزرگوار
درود بر شما
همواره شاعر آستان مقدس اهل البيت بمانيد و در پناه امام زمان محفوظ باشيد
توفيقاتتان مستدام
پيروز و سربلند باشيد
بازدید امروز : 5,745 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,561,705
logo-samandehi