ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



توی این کوچه های پاییزی من قدم می زنم تو را هر روز
«تویِ این کوچه هایِ پاییزی من قدم می زنم تو را هر روز»
 

فصل پاییز بود و می پیچید خندۀ ما دو در هوا هر روز

شانۀ برگها ترک می خورد زیر پاهای ما دو تا هر روز

فصل پاییز بودُ من تنها از تو گل می شنیدم ُ لبخند

آه درب بهشت انگاری بود سمتِ من و تو وا هر روز

زیر باران وُ چتر بستۀ مان، یعنی از عاشقی هم مردن

خنده وُ قهر وُ آشتی هامان بود یک عادتِ بجا هر روز

روزها بر روال ما می رفت، زندگی کوکِ سازِ من وَ تو بود

تا که افتاد اتفاقی وُ کرد در من غمی به پا هر روز

زل زدم بر لبت که می گفتی فصل پاییز فصل تنهاییست

چتر واکردی وُ گذشتیُ شدم از زندگی جدا هر روز

*****

باز پاییز و یاد عاشقی ام یاد باران وُ چترِ بستۀ مان

تویِ این کوچه هایِ پاییزی من قدم می زنم تو را هر روز

کلمات کلیدی این مطلب :  غزل صدیقه کشتکار ،

موضوعات :  اجتماعی ، سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1393/8/26 در ساعت : 21:55:20   |  تعداد مشاهده این شعر :  1313


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نام ارسال کننده :  ل     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
سلام منتظر اشعار تون در شعرچشتی هستم چشتی
مرضیه عاطفی
1393/8/26 در ساعت : 23:2:0
"...
شانۀ برگها ترک می خورد زیر پاهای ما دو تا هر روز"
صدیقه کشتکار
1393/8/27 در ساعت : 0:56:58
سلام دوست عزیزم خانم عاطفی محترم
از حضورتان در غزلم بسیار ممنونم. پایدار باشید.
شکیبا غفاریان
1393/8/27 در ساعت : 12:41:56
درود
عاشقانه هایتان مستدام و لحظاتتان شاعرانه باد
صدیقه کشتکار
1393/8/28 در ساعت : 1:57:47
سلام خواهر عزیزم
ممنونم از لطفتان. پایدار باشید.
اصغر اکبری
1393/8/27 در ساعت : 19:42:53
سلام
خوب بود. کاربرد واو به صورت جدا نازیباست. رسم الخط واو را ساده بنویسیم.
تا که افتاد اتفاقی وُ کرد در من غمی به پا هر روز
...

موید باشید
صدیقه کشتکار
1393/8/28 در ساعت : 1:58:38
سلام دوست عزیز
ممنونم از نگاه زیبایتان. شاد باشید.
اله یار خادمیان
1393/8/27 در ساعت : 4:41:20
باسلام گر چه در فرم و پیا م رسانی زیباست
اما در بعصی مصرع ها به نظر می ایدلنگ میزند
اگر چه شاید بنده خوب ارتباط بر قرار نکرده باشم
یکبار دیگر با تقطیع بر رسی کنید اگر درست بود اصلاح فرمایید وگرنه جسارت بنده را ببخشید

ا
صدیقه کشتکار
1393/8/28 در ساعت : 1:57:22
سلام استاد عزیز
ممنونم از حضورتان. شاد و پیروز باشید.
بازدید امروز : 20,284 | بازدید دیروز : 28,556 | بازدید کل : 121,707,544
logo-samandehi