ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



در خاک
تا سامری ننشاند این گوساله را بر خاک
چلّه به چلّه میگذاری طور را در خاک
 
هم در عطش مانده ست و هم ذبح است اسماعیل
نفرین به این تیری که خنجر گشت.. اف بر خاک
 
وجدان خلقت آفرینش را هراسان دید
دل آتش و سر باد و چشم آب است و پیکر خاک
 
خاک کف پای تو از خورشید سر تر بود
از داغ تو می ریخت گویی خاک بر سر خاک
 
نصف جهان زاینده رود اشکهای توست
باید به حکم تربت تو نیم دیگر خاک...
...با شد والّا مثل این شعری که می خوانم
دنیای خاک آلود ما را دست آخر آب...
...با خود به اقیانوس مشک پاره ای می برد
تقدیر ما می شد سراسر آب اندر آب
 
آنوقت ماه لاجرم چون ماهیانی سرخ
خون می خوریم از دست این از زخم خون تر: آب
 
این عکس توست ای ماه افتاده است در دریا
یا اینکه از چشم تو افتاده است یکسر آب
 
حالا که فرزندان دریا در عطش ماندند
ای ابر هرگز در زمین ما نپرور آب
 
ما آب می کاریم امّا چند ماه بعد
آفت زده می خشکد از کمبود باور آب
 
آه ای عصا از کفر بگذر نیل بیدار است
تا اژدهایی باشد این کفّارۀ تر آب
کلمات کلیدی این مطلب :  اربعین ، امام حسین ، خاک ، آب ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1393/9/28 در ساعت : 17:4:10   |  تعداد مشاهده این شعر :  559


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

عبدالله عمیدی
1393/9/28 در ساعت : 21:23:55
سلام بر شاعر گرامی
شعری زیبا و پر از تصویرهای زیبا و معنا دار خواندم
سلامت و سر بلند باشید
محمدمهدی عبدالهی
1393/10/2 در ساعت : 15:30:6
سلام و عرض ادب برادر بزرگوارم
درود بر شما
زيبا سروديد
ماجور باشيد
بازدید امروز : 7,692 | بازدید دیروز : 8,233 | بازدید کل : 122,964,085
logo-samandehi