ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



انگار دوباره گم شده باشم!

تاریخِ لعل لبان ات
چه غوغایی است از رقیبان ریز و درشت
کم مانده زمین زیر دست و پا
زخم قدیم اش
دوباره سر باز کند.
امروز نمی توانم نگاه ات را بخوانم
انگار دوباره گم شده باشم
در دوزخِ صد ساله ی تردید.
دو گانه ای شاید تا
برَهانَدَم از این اما و اگر و ایکاش
و شاید، نقطه ی رهایی
صلوات برای غریبه ای باشد
که در همین لحظه
زیر چشم چنگیز کوچه ها پرسه می زند
همچون بی کسی مسلم
در کوچه های کوفه ی مرگ.
 
چندی است به وجین روح و دل نپرداخته ام
اکنون که گرازها به مزرعه تاخته اند
به این مترسک اراده چگونه دلخوش می توانم بود؟
در کشور چشمان تو
جنگ های دیر و پیر
نفس گل های عاشق را بریده است
و کبوتر صلحِ نگاه ات
با تیرهایی که بر بال و سینه و گلوی اش نشست
بر زمین افتاد.
امان از تیر سه شعبه و
پردیس گلوی علی اصغر.
 
ــ کاش دستی بود
رهایی ام را
از این غرقاب رنج و زخم ــ
 
آن روز اگر رد انگشتان ات را دریافته بودم
اکنون بر هزار راه چه کنم
سرگردان نبودم
و دانسته بودم
خانه ی عقیق چشمانی که ...
 
مرا به پُرسه ی خاک خوانده بودند در شبِ هزاره ی مجنون.
بر سینه ی حجله ای سرد
چشمانم در قاب عکسی سپید و سرخ
هنوز به سایه ی مرموزکوچه ها شک داشت.
 
... در دفتر خاطرات این قنات پیر
فصل هفتم از تاریخِ جستجوی دل
رنگی از دلواپسیِ سیمرغ دارد
و رستم
در لحظه های تنهایی ایرانشهر
بر خاموشیِ سیاووش مویه می کند.
 
... من هنوز در آغاز گم شدن
دانستن را تلواسه می زنم.
                      سوم دی نود و سه
ــ گمان می کنم ترکیب « چنگیز کوچه » را سالیان دور در شعری خوانده ام. نام شاعر ارجمندش در خاطرم نیست.
 

کلمات کلیدی این مطلب :  ایران ، رستم ، سیاووش ، کوفه مرگ ، تلواسه ،

موضوعات :  ادب و مقاومت ،

   تاریخ ارسال  :   1393/10/3 در ساعت : 19:27:31   |  تعداد مشاهده این شعر :  705


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نام ارسال کننده :  علیرضا آیت اللهی     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
شعر های شما از درونمایه ای عاشقانه - حماسی - عرفانی - پر طنطنین و به معنی واقعی آهنگین برخوردارند . دوستشان دارم . صراحت لهجه شما را ، که در شعرهایتان هم هست دوست دارم . هیچ چیز در دنیا فراتر از چنین آزادگی هائی نیست . هنر وامدار آزادگی است و اگر افتخاری داشته باشد قبل از هر چیز به همین آزادگی است .
_______________________
درود بر استاد نازنین و عزیز جناب آیت اللهی بزرگوار
هماره و پیوسته رهین الطاف کریمانه تان هستم و ناتوانم از سپاس.
خداوند بر عزت و عافیت تان بیفزاید و سایه ی مهرتان بر فرهنگ این مرز و بوم مستدام باشد.
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1393/10/6 در ساعت : 18:19:23
چنان در سینه مشتاقم به شعر عاشقی خواندن
که جان پر می کشد هردم میان رفتن و ماندن
سلام بر دوست و نگاه همیشه نگرانش به اندیشه های نو و شعر دلنوازش در تصویر غروب خورشید های کربلا . دست مریزاد و شاعرانگیتان مستدام
_______________________
درود بر استاد عزیز جناب روحانی بزرگوار
حضرت تان همیشه به مشق های این بنده با لطف نظر می کنید. سپاسگزارم از الطاف مکررتان.
سایه مهرتان مستدام و سرافرازی هاتان افزون باد.
سارا وفایی زاده
1393/10/3 در ساعت : 21:36:39
دروووود
_____________________
درود بر سرکار عالی
سپاسگزارم از محبت تان.
سرافراز باشید.
حمیدرضا اقبالدوست
1393/10/3 در ساعت : 21:49:50
درود استاد ارجمند لذت و بهره بردم /پاینده باشید
_________________________
درود بر جناب اقبالدوست عزیز و مهربان
از لطف و محبت همیشه تان سپاسگزارم.
سرافراز باشید.
محمدمهدی عبدالهی
1393/10/3 در ساعت : 22:48:43
سلام و عرض ادب جناب نبوي بزرگوار
درود بر شما
بسيار زيبا بود
شاعرانه هايتان مستدام
توفيقاتتان روزافزون
مويد و منصور باشيد
_____________________
درود بر جناب عبداللهی گرامی
نگاه لطف شما همچون چشمه جاری است. سپاسگزارم از محبت تان.
سربلند باشید.
بازدید امروز : 5,183 | بازدید دیروز : 11,772 | بازدید کل : 121,759,200
logo-samandehi