وقتی که چندین خشت از دیوار برداری
باید که از روی خودت آوار برداری
دین خودت را می فروشی... شیخ درباری!
تا شهرتی از رونق بازار برداری
تو از خودت هم باختی... مثل کلاهی که
هر بار بگذاری سرت، هر بار برداری...
خورمای کوفی خورده ای، ای کاش می شد که
یک دانه هم از میثم تمار برداری
افکار تلخ تفرقه انگیز تو پوچ است
کی می شود که دست از این افکار برداری
...
دنیا شبیه کوه و تو یک کوهپیمایی
باید فقط فرمان فرماندار برداری -
هر جا که می گوید قدم بگذار، بگذاری
هر جا که می گوید قدم بردار، برداری
یا طوق مِهر بندگی بر گردنت آویز
یا اینکه بایستی طناب دار برداری