ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



كوچه ها پر است از نگاه هاي مدپرست/(غزل:سايه هاي سرد)


سایه های سرد



 



کوچه ها پر است از نگاه های مدپرست



باید از کنارشان عبور کرد و دل نبست



سایه های سرد و مبهمی که در شمال شهر



پرسه می زنند و باز بی خیال هرچه هست...



یادشان مگر نمانده لحظه های جنگ را



تار و پود دشمنی که آنچنان زهم گسست



یادشان مگر نمانده بغض لاله های سرخ



را که در گلوی مادران جبهه می شکست؟!



سال ها که کوچه ها هجوم اشک و آه بود



_ سالها _ که می توان به حرمتش دخیل بست!



یادشان اگر نمانده، یادمان که مانده است



این غریبه های بی خیال دست روی دست...



***



باز دلخوشم که _ با وجود سایه های سرد _



روی دوش شهرمان هنوز هم شهیـد هست!


کلمات کلیدی این مطلب :  كوچه ، ها ، پر ، است ، از ، نگاه ، هاي ، مدپرست/(غزل:سايه ، هاي ، سرد) ،

موضوعات :  ادب و مقاومت ،

   تاریخ ارسال  :   1390/6/18 در ساعت : 13:2:23   |  تعداد مشاهده این شعر :  1934


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بهشاد امامی
1390/6/18 در ساعت : 20:5:7
سلام
به روز و زیبا...
مانا باشید.
------------------
سلام
موفق باشيد.
محمد یزدانی جندقی
1390/6/19 در ساعت : 0:32:52
سلام
درود بر شما
غزل بسيار زيبايي است بر قرار باشيد
...........................................
سلام جناب یزدانی جندقی
سپاس از حضور شما
یوسف احمدی
1390/6/19 در ساعت : 19:17:19
سلام اصغر جان .غزل خوبی بود.فقط فکر می کنم قافیه تکراری زیاد داشت(با توجه به کوتاهی غزل).دو بار هست و دو بار هم بست که البته این آخری یکبار به شکل نفی اومده .مصرع ششم هم احساس می کنم زیاد به تن شعرتان نمی آید و صرفن بخاطر قافیه آورده شده است.
موفق باشی
-------------------------------------
سلام يوسف جان
قافيه هاي "نبست" و "بست" تكراري نيستند. و در مورد "هست" هم چون تعداد ابيات بيشتر از 5 تاست تكرار اشكال ندارد.
بيت 6 هم براي تاكيد و همچنين بيان خصوصيات ايشان است.
البته همه اينا نظر شخصي ام هست و نظر شما ارزشمنده.
با مهر
مهسا براتی
1390/7/1 در ساعت : 19:34:53
خیلی عالی و قوی بود
موفق باشید!
-------------------------
سپاس از حضور شما
ناصر عرفانیان
1390/6/18 در ساعت : 13:20:24
باسلام آقای اکبری آفرین به این یادمان ویاد و بود خوب ارزشمندشما استفاده کردیم

موفق باشید

-------------------------------
ممنون ازنگاهتون جناب عرفانيان
با مهر
محمد امین پور
1390/6/19 در ساعت : 10:16:56
با سلام
غزل بسيار زيبايي بود
ممنون و موفق باشيد
------------------------
سلام دوست عزيز
بسيار سپاسگزارم.
سیمین غزل حسن زاده
1390/6/26 در ساعت : 14:37:7
سلام
باز دلخوشم که روی شانه های شهر.... خیلی پر محتوا درود بر شما
--------------------------------
سلام
ممنون از نگاهتون.
عباس خوش عمل کاشانی
1390/6/18 در ساعت : 14:34:30
با سلام.زنده باشید با این غزل فاخر و خواندنی و ماندنی.مرحبابکم.فقط جسارتا عرض میشود اگر مصراع «راکه در گلوی مادران....»بواسطه ی «را»تغییر کند بهتر است.مثلا«بغضها که در گلوی مادران...»به هرحال نظر ارادتمند این است.
----------------------------------------------
سلام استاد گرامي جناب آقاي خوش عمل
خوشحالم از حضورتون.
آره."را" يه كم زيادي خودش رو نشون داده.با نظرتون موافقم.ولي حذف بشه هم جاش خاليه.منتظر پيشنهادتون هستم......با مهر
علی سعادتخانی
1390/6/18 در ساعت : 22:21:59
خیلی زیبا و فاخر بود جناب اکبری عزیز
لذت بردم از خواندش
---------------
مصرعی هم که فرموده بودید
به نظر حقیر شاید "تمام شهر" عمیقتر از "شمال شهر باشد
این نظر شخصی کمین بود و ارز ش و اعتبار دیگری ندارد
موفق باشید شاعر
********************
سلام آقاي سعادتخاني عزيز
ممنونم كه خوانديد.
من شمال شهر را بخاطر نماد رفاه و بي دردي آوردم اگرچه ممكنه افراد خوبي هم اونجا پيدا بشه.
ولي ميان شهر يا شمال شهر خودم و تمام شهر شما هر كدوم مفاهيم متفاوتي دارن......
باز هم ممنونم
مصطفی پورکریمی
1390/6/18 در ساعت : 13:13:41
سلام جناب آقای اکبری عزیز
واقعا زیبا و دردمندانه بود آفرین بر غیرت جنوبی ات.
-------------------------
سلام جناب وركريمي عزيز
خوشحالم از حضورتون.يه جورايي نوشتن تو اين حال و هوا را دوست دارم.
بازدید امروز : 11,534 | بازدید دیروز : 12,053 | بازدید کل : 121,817,641
logo-samandehi