ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



بانمک تر شده با ...برنده ی مقام اول کشوری در کنگره ی پایداری (اصفهان)



با نمک تر شده با روسری گلدارش
خبری نیست از آن شیطنتِ سرشارش
 گوشه ای زل زده بر عکس تو باید چه کنم؟
باز ساکت شده می ترسم از این رفتارش!
 
بی تو هر گوشه ی این خانه پر از آشوب است
آخر این دخترِ معصوم مگر ایوب است
نکند دق کند از دوریِ تو ای مؤمن
گریه کن دخترکم, گریه برایت خوب است
 
چشم هایش شده مثل تو, بگو من چه کنم؟
با دو چشمِ شر و شوریده ی روشن چه کنم؟
بر نمی گردی و حافظ خبرش را داده ست؛
(بی تو ای سرو روان با گل و گلشن چه کنم؟)
 
 
قول دادم که صبوری کنم اما مؤمن
خسته ام, خسته و در مانده و تنها مؤمن
قول دادی که بیایی ....شده در خوابم آه
قول دادی به من و دخترت اینجا مؤمن!
 
با دلم ماندی و پای سخنت می مانم
تا ابد , منتظر آمدنت می مانم
پای عکسِ تو اگر پیر شوم حرفی نیست
چشمِ شیطان بشود کور! زنت می مانم.
 
 
 
                                                  
 
 
 
 
 
 

کلمات کلیدی این مطلب :  زینب بندری ، شهید ، دفاع مقدس ،

موضوعات :  ادب و مقاومت ،

   تاریخ ارسال  :   1393/12/8 در ساعت : 10:28:4   |  تعداد مشاهده این شعر :  3789


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

صادق ایزدی گنابادی
1393/12/8 در ساعت : 21:26:35
سلام بر شاعر محترم
حقیر به تمام کسانی پای این شعر را تایید کرده اند تبریک می گویم ؛امضای خود را زیر این شعر بجا گذاشته اند اجر کم عند الله .
در هر دادگاهی ادبی (با معیار های شعر معنا گرا و کلاسیک ونه شعر اوا نگارد )که برگزار شود این عزیران می توانند از امضای خود دفاع کنند
این شعر در درساختار خودش و با توجه به دنیای این شعر و تاریخ مصرفش انچنان محکم و استوار است که حتی کلمه ای را نمی توان جابجا کرد
ببنید چه طور شاعر ازکلمه مومن به عنوان منادا درست وبجا استفاده کرده است (در محاوره هم ای شکل استفاده دیده میشود ) و یک اعتراض عاطفی همراه با لطافت و عشق به منادا را چگونه به مخاطب القا می کند البته کمی تکرارش (بیش از دو بار ) به اندازه سر سوزنی آزار دهنده هست ولی اصلا مهم نیست
شاعر چقدر به خوبی توانسته است دغدغه های عاطفی حسی یک زن نسبت به همسر شهید ش را منتقل کند چقدر به خوبی توانسته است لحظات یک دختر ده یازده ساله راززبان مادرش گزارش نماید چقدرخوب نگرانی یک مادر نسبت فرزندش به سادگی بدون هیچ گونه صنعت سازی بیان شده است و اما این یک روی سکه بود و بشنوید روی دیگر ان را :
کسانی که مهر تایید بر این شعر وارد نکرده و نکنند هم حق دارند و به اندازه تایید کنند گان می توانند از کار نکرده خود دفاع کنند
چرا ؟چون تاریخ مصرف این شعر گذشته است حافظه شعری و تاریخی مخاطب وی از دایره هم ذات پنداری با این شعر دور می کند فرم درونی این اثر متعلق به دهه هفتاداست که امروز بر دهه نود شلیک شده است بعضی ها به غلط فکر می کنند که تاریخ مصرف یک شعر فقط متعلق به موضو ع است و در جواب این بنده حقیر خواهند گفت مگر موضوع شهادت مصرف دار است بله موضوع شهادت تاریخ بردار نیست اما روایت پرداز ی که حول موضوع شهادت شکل می گیرد حتما تاریخ مصرف دار است
به لحاظ روان شناختی اگر در شعر ی همسر شهید و دختر شهید و یا هر کدام از المان های شهادت مطرح شود و در ان قرینه ی خاصی نباشد بلافاصله شهید دوران جنگ هشت ساله در ذهن مخاطب جا می گیرد مگراینکه شاعر با گفتن اسم خاصی مثل ارمیتا ی و یا .. ذهن مخاطب رااز دوران جنگ منحرف کند
با این وجود شعر بالا یک شعر دهه ی هفتادی است که حقیر در همان دهه اشعار بسیار خوبی تقریبا شبیه به همین روایت خواند ه ام
امروز دختران شهید دوران جنگ با عراق در سن و سالی هستند که نمی توانند ما به ازای شعر شاعر محترم باشند
چند سال پیش گلایه های عاطفی یک دختر شهید را در قالب یک شعر سپید که در دانشگاه مورد کم لطفی واقع شده است را خواندم به میزا ن زیادی امروزی تر و تاثیر گذار تر بود در این شعر دختر شهید از اینکه نگاه هم کلاسی هایش نگاه به کسی است که انگار چون از سهمیه ای استفاده کرده است حقی را از کسی ضایع کرده است ؛نگران است و دغدغه دارد و همین دغدغه هارا شاعر به خوبی توانسته بود بیان کند
البته شاعر می تواند ادعا کند من این شعر را سالها قبل سروده ام که البته اگر این طور باشد بحث متفاوت می شود بنده حقیر وقتی در خصوص شعری مطلب می نویسم ان را در وضع کنونی قرار می دهم مگر اینکه شاعر قرینه ای به دست دهد که در ان صورت نو ع نوشته متفاوت خواهد شد
و اصولا جای این گونه اشعار باید در کتاب و سوابق شاعر باشد نه در فضای مجازی
البته صاحب اثر می توانست با اندکی دخل تصرف در روایت طوری رفتار کند که از دهه نود دارد دهه هفتاد را گزارش می کند

زینب بندری
1393/12/9 در ساعت : 13:5:45
سلام استاد گرامی جناب آقای ایزدی
ممنون از وقتی که صرف نگاه سرشار از لطفتان به این شعر کردید.
نقد شما بسیار به جاست
بنده این شعر را تحت تاثیر خاطره ای از همسر شهید که دختر کوچکش را در غیاب همسرش از دست داده بود نوشتم .ان قدر این خاطره بر روحم تاثیر گذاشت که تنها فکر کردم باید بنویسم ونوشتم
با این حال سخن شما کاملا به جاست و حتما گفته ی شما را در نوشته های بعدی آویزه ی گوش خواهم داشت
علی نظری سرمازه
1393/12/8 در ساعت : 11:49:27
درودشاعرگرامی
زیباست...
زینب بندری
1393/12/9 در ساعت : 9:46:19
با سلام
ممنون از نگاهتون
یا علی
حسین وفا
1393/12/9 در ساعت : 10:47:56
بسیار زیبا و با احساس
سلام و سپاس از شما شاعر گرامی
زینب بندری
1393/12/11 در ساعت : 15:26:58
ممنون از شما جناب وفا
زیر سایه ی امام عصر برقرار باشید
محمد شکری فرد
1393/12/11 در ساعت : 12:5:25
دست مریزاد.

سلامت باشید.
زینب بندری
1393/12/11 در ساعت : 12:40:2
ممنون از شما آقای شکری فرد
موفق باشید
رضا محمدصالحی
1393/12/9 در ساعت : 9:58:5
سلام و درود

بسیار عالی و صمیمی

در ابیاتی چند شکوه صبر همسر یک مفقود الاثر را به تصویر کشیده اید

مرحبا
زینب بندری
1393/12/9 در ساعت : 12:34:9
سلام بر شما اقای صالحی
سپاس گذارم
محمدمهدی عبدالهی
1393/12/10 در ساعت : 21:20:49
سلام و عرض ادب بزرگوار
درود بر شما
بسيار زيبا سروديد
زینب بندری
1393/12/11 در ساعت : 15:25:56
سلام
ممنون از لطفتون
یا علی
محمد حسین انصاری نژاد
1393/12/8 در ساعت : 14:14:32
سلام.
پرحس وموضع منداست.
دست مریزاد.
زینب بندری
1393/12/9 در ساعت : 9:48:57
سلام
ممنون از نگاه سرشار از لطفتون
یا علی
اکرم بهرامچی
1393/12/9 در ساعت : 10:57:35
سلام خانم بندری عزیز
خیلی عالی بود و تاثیرگذار/دست مریزاد
زینب بندری
1393/12/11 در ساعت : 12:36:6
سلام بر شما خانم بهرامچی
بسیار از شما سپاسگذارم
موفق باشید
حسین مولوی
1393/12/9 در ساعت : 10:4:42
سلام
زیبا بود

سربلند باشید
زینب بندری
1393/12/11 در ساعت : 12:39:10
سلام از پیامی که گذاشتید کمال تشکر را دارم
یاعلی
زینب بندری
1393/12/11 در ساعت : 12:37:30
سلام علیکم
از پیامی که گذاشتید کمال تشکر و سپاسگذاری را دارم
یا علی
صمد ذیفر
1393/12/11 در ساعت : 0:13:55
سلام.
درود بانو بندری گرامی
سروده زیـبـــــایی اســـــت .
مــوفــق و مــؤیــد باشـــید
ان شـــــــــــاء اللــــــــــــــــــــــه
زینب بندری
1393/12/11 در ساعت : 15:22:51
سلام علیکم
نهایت لطف و بزرگواری شماست
در پناه حق مستدام باشید
بازدید امروز : 2,314 | بازدید دیروز : 16,528 | بازدید کل : 122,975,235
logo-samandehi