سلام بر شاعر عزیز
جناب موسی عصمتی از شاعران خوب و روشن دل استان خراسان رضوی هستند و حقیر از اشعارشان لذت ها برده ام و چندین بار ایشان را در حوزه ی هنری مشهد از نزدیک زیات کرده ام
و اما در خصو ص این شعر
1-یکی از خوبی های این شعر نزدیک شدن ساختار دستوری ان به طبیعت زبان است جابجایی ارکان تحت تاثیر وزن نیستند بلکه طبیعت زبان جای هر کدام رامشخص کرده است البته شاید یکی از دلایل این امر انتخاب ردیف فعلی باشد که بنده از این گونه ردیف ها خوشم می اید
2-استفاده از اصطلاحات دستور زبان در جهت تصویر سازی و مضمون سازی تا حدی موفقیت امیز اجرا شده است
به رغم این همه مسند و نهاد پیوسته
ضمیر امت او را گسسته بنویسم
در مصراع اول به نظر می رسد استفاده از واژه های مسند و نهاد پیوسته نوعی تمهید اندیشی برای رسیدن به مصراع دوم بوده است به این معنا که مابه ازای بیرونی ندارند ولی درمصراع دوم انصافا شاعر به خوبی از پس مضمون سازی بر امده است ضمیر گسسته به امت متفرق صدر اسلام اشاره شاعرانه ای دارد
3-در بیت چهارم عطر اذان با بلندی ارتباط تصویری ندارد و نیاز داشت که شاعر منطق شاعر انه ای برای ادعای خود بسازد گرچه مصراع دوم این بیت با استفاده از حافظه تاریخی منطق می یابد وتاثیر گذار می شود
4-در بیت پنجم گردنبند ناگهانی وارد ساختار شعر شده است به نظر می رسد نیاز به معرفی بیشتر دارد البته در داخل شعر .
گرچه شاعر در ذیل شعر توضیحی ارایه داده است اما پا ورقی شعر متعلق به متن و اثر نیستند اثر خود باید خود بسند ه و مستقل از هر گونه توضیحی رسا باشد شاید وازه ی رهایی گردن بند را مجسم و معرفی کند اما به شکل اتنزاعی و ذهنی .
5- بیت ششم و هفتم ابیات خوبی هستند اشاره غیر مستقیم شاعر به یک حادثه تاریخی (خوردن در به پهلوی حضرت زهرا (س) )به خوبی اجرا شده است
این اشاره غیر مستقیم در مصراع دوم بیت پنجم نیر دیده می شود که حالت نمایشی به خود گرفته است
6- نهایت اینکه تکرار خسته در بیت اول چندان بر ذایقه حقیر ننشست نمی دانم چرا
در پایان اگر مطلبی را عنوان نمودم که حاکی از عدم درک شعر است مرا خواهید بخشید
ضمنا بر چند شعر دیگر جناب عصمتی مطالبی راقلمی کرده ام که به تدریج انها را تقدیم عزیزان سایت خواهم کرد