تقدیم به مادران و زنان فرشته خوی ایران و جهان
تو از نسیم بهشتی کسی نمی داند
طلای پاک سرشتی کسی نمی داند
زشهر فاصله داری ولی به سینه شهر
هزار قصه نوشتی کسی نمی داند
گل محبت خود را همیشه نیمه ی شب
به روح مزرعه کشتی کسی نمی داند
رفیق بود و نبود زمان فرشته ی من
تو دیو حادثه کشتی کسی نمی داند
توکه ستوده ی عرشی چرا به ساحل فرش
اسیر خانه خشتی کسی نمی داند
نبود جرئت حرفی توشاعرم کردی
تو خط زدی نوشتی کسی نمی داند
اگر چه آمده ای با ضمیر گندم خوار
توسیب سرخ بهشتی کسی نمی داند