ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



وانهایی که لای پنبه بودند

چراغ قرمز

لب از لب وا نكرده داد و فرياد
همه انگشتها برروي بينی
تمام حرفها را سر بريدند
ميان ترمه های توی سينی
نمك بر زخم پاشيدند وگفتند
كه معجزمي كند بسيار.هينی
زمين سـُر بود وانهاليز خوردند
ميان باتلاق مارك چينی
چنان با پنبه ها اتش در افتاد
كه بنيادش زبيخ و بن ور افتاد
وانهائی كه لای پنبه بودند
وطن ازيادشان رفت اين چنينی
همه در حسرت روي گرين كارت
اگرشد ازهوا. يا از زمينی
وهرچه مشكل وا مانده دارند
همه برگردن افكار دينی
قد وقامت شده مانند رستم
وليكن عقل در حد جنينی
نه مذهب ماند و نه قوم و قبيله
دمادم مي رسد فرهنگ. جينی
گهی با بچه ی ادم. يساری
گهی با جن بوداده. يمينی
تمام وقتشان پراز تفكر
چراغ قرمزوانگشت و بينی
بيااين دردرا بگذار و بگذر
الاهی خير از عمرت ببينی.
 
 
 

کلمات کلیدی این مطلب :  چراغ قرمز ،

موضوعات :  اجتماعی ، سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1394/2/1 در ساعت : 19:11:27   |  تعداد مشاهده این شعر :  663


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 456 | بازدید دیروز : 14,876 | بازدید کل : 123,001,822
logo-samandehi