ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



بلوار در این شهر عداوت نکشیدی


 



ای دار چه سرها که به زحمت نکشیدی

ای غم چه بشرها که به عزلت نکشیدی



تقصیر خودت نیست تو آلوده ی گرگی

یک عمر دریدی  و خجالت نکشیدی



سنگین تر از آوار نشستی به سر ما

یک لاشه به بیرون تو به رحمت نکشیدی



قیچی است هر آن حرف ِ محبت که زدی تو

بر کاغذ ما جز لب شهوت نکشیدی



یا زنجره بودی لب میعاد ِ عمل آه!

یا لال شدی، گوش ِ ضلالت نکشیدی



در آمد و رفت تو و ما راه به هم خورد

بلوار در این شهر عداوت نکشیدی


 


کلمات کلیدی این مطلب :  بلوار ، در ، این ، شهر ، عداوت ، نکشیدی ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/6/23 در ساعت : 0:25:58   |  تعداد مشاهده این شعر :  1172


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

عباس خوش عمل کاشانی
1390/6/23 در ساعت : 15:27:3
غزلی شیوا و دلبر است اما با عنایت به موضوع و مضمون می طلبد دوسه بیت دیگرهم اضافه کنید شبیه شعری نیمه کاره است.

***********************
سلام استاد خوش عمل
متشکرم از حضور و نظرصائبتان
محمد وثوقی
1390/6/24 در ساعت : 17:23:12
سلام جناب پورافشار عزیز
به به از این غزل و به به به این غزل. خصوصاً معنی دوم مصرع دوم بیت اول خیلی عالی بود: زحمت دار در کشیدن سر!
مستدام باشید.

**************
سلام استاد وثوقی عزیز
شما لطف دارید عزیز
تشکر از همراهیتان
برزو علی پور (خودکار کم رنگ)
1390/6/24 در ساعت : 0:2:1
چند بار این شعر را خواندم
قیچی است هر آن حرف ِ محبت که زدی تو
بر کاغذ ما جز لب شهوت نکشیدی
بیت بالا خوب بود و می شود زیبا شود به شرطی که « قیچی » و « کاغذ » با جایگزین های بهتری تصویر سازی گردند .
موفق باشید .
با احترام _ خودکار کم رنگ

*********
سلام استاد
تشکر از حضور و نظرتان
ابراهیم حاج محمدی
1390/6/23 در ساعت : 9:25:58
سلام جناب پور افشار عزیز زیبا بود و محظوظ شدم . فقط یک نکته : ( به بیرون ) چون بیرون و داخل ( تـُو ) و خارج و امثال اینها خودشان باصطلاح عربها ظرف ( مفعولٌ فیه ) هستند از همراهی حرف ( به ) مستغنی اند . بفرمائید تـُو ( داخل ) یا بفرمائید به تو ؟ برو بیرون یا برو به بیرون ؟
از جسارت عذرخواهم

*************
سلام جناب حاج محمدی عزیز
متشکرم از دیدگاه شما نکته ای هم که اشاره فرمودید درست است
محمد یزدانی جندقی
1390/6/24 در ساعت : 0:53:43
سلام
درود برشما
شعر بسيار زيبايي بود ياحق

************
سلام بزرگوار
تشکر از بابت وقتی که صرف خواندن شعر حقیر نمودید
سید علی‌رضا شجاع
1390/6/23 در ساعت : 14:20:36
سلام بر دوست گرامی سیاوش پور افشار عزیز
کم پیدائید قربان

قیچی است هر آن حرف ِ محبت که زدی تو

بر کاغذ ما جز لب شهوت نکشیدی

خیلی خوب بود

***********
سلام بر دوست عزیزم جناب علیرضا شجاع
هر جا باشم به یاد دوستان بزرگواری مثل شما هستم
متشکرم از حضور و نظرتان
پروانه بهزادی آزاد
1390/6/24 در ساعت : 14:15:1
سلام غزل زيبايي بود
اما من با توجه به فعل كشيدي ضرورت ضمير "تو "در اين مصرع را نفهميدم
یک لاشه به بیرون تو به رحمت نکشیدی

***************
سلام بانو
متشکرم از حضورتان و دیدگاه تان
حضور -تو- در آن مصرع شاید به خاطر وزن یا شاید تاکید باشد در هر صورت نظر شما صائب است
بازدید امروز : 9,874 | بازدید دیروز : 13,569 | بازدید کل : 122,996,364
logo-samandehi