غزلی شیوا و دلبر است اما با عنایت به موضوع و مضمون می طلبد دوسه بیت دیگرهم اضافه کنید شبیه شعری نیمه کاره است. *********************** سلام استاد خوش عمل متشکرم از حضور و نظرصائبتان
|
سلام جناب پورافشار عزیز به به از این غزل و به به به این غزل. خصوصاً معنی دوم مصرع دوم بیت اول خیلی عالی بود: زحمت دار در کشیدن سر! مستدام باشید. ************** سلام استاد وثوقی عزیز شما لطف دارید عزیز تشکر از همراهیتان
|
چند بار این شعر را خواندم قیچی است هر آن حرف ِ محبت که زدی تو بر کاغذ ما جز لب شهوت نکشیدی بیت بالا خوب بود و می شود زیبا شود به شرطی که « قیچی » و « کاغذ » با جایگزین های بهتری تصویر سازی گردند . موفق باشید . با احترام _ خودکار کم رنگ ********* سلام استاد تشکر از حضور و نظرتان
|
سلام جناب پور افشار عزیز زیبا بود و محظوظ شدم . فقط یک نکته : ( به بیرون ) چون بیرون و داخل ( تـُو ) و خارج و امثال اینها خودشان باصطلاح عربها ظرف ( مفعولٌ فیه ) هستند از همراهی حرف ( به ) مستغنی اند . بفرمائید تـُو ( داخل ) یا بفرمائید به تو ؟ برو بیرون یا برو به بیرون ؟ از جسارت عذرخواهم ************* سلام جناب حاج محمدی عزیز متشکرم از دیدگاه شما نکته ای هم که اشاره فرمودید درست است
|
سلام درود برشما شعر بسيار زيبايي بود ياحق ************ سلام بزرگوار تشکر از بابت وقتی که صرف خواندن شعر حقیر نمودید
|
سلام بر دوست گرامی سیاوش پور افشار عزیز کم پیدائید قربان قیچی است هر آن حرف ِ محبت که زدی تو بر کاغذ ما جز لب شهوت نکشیدی خیلی خوب بود *********** سلام بر دوست عزیزم جناب علیرضا شجاع هر جا باشم به یاد دوستان بزرگواری مثل شما هستم متشکرم از حضور و نظرتان
|
سلام غزل زيبايي بود اما من با توجه به فعل كشيدي ضرورت ضمير "تو "در اين مصرع را نفهميدم یک لاشه به بیرون تو به رحمت نکشیدی *************** سلام بانو متشکرم از حضورتان و دیدگاه تان حضور -تو- در آن مصرع شاید به خاطر وزن یا شاید تاکید باشد در هر صورت نظر شما صائب است
|