نه اینکه مرغ اسیرم، نه چون شکسته پرم
که من بهانه ندارم، بگو چرا بپرم؟
خیال خام ندارم به ماه پنجه زنم
نگو که ماه هلال است، من پلنگترم
خیال می کنم امشب تو بهتر از ماهی
ولی چگونه بگویم که عاشق سحرم!
به گرمی سخنان تو دل نمی بندم
شبیه باد بیابان هنوز در گذرم
شکست آینه، حالا درست مثل من است
ترک ترک شده انگار پای تا به سرم
ملول گشتم از انسان کجاست دیو و ددم
که من چراغ ندارم وگرنه دور و برم...
بیا به کوچه ی تنهایی ام بیا ای مرگ
که حجله ها بنویسند مرد رهگذرم
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/6/23 در ساعت : 13:20:50
| تعداد مشاهده این شعر :
1348
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.