ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



صد و هفتاد و پنج در یا دل

 
صد و هفتاد و پنج آیینه،  باز از خاک چهره وا کردند
سایه هارا غرور بشکستند، آسمان را سحر نما کردند
گر چه غمناک، صحنه زیبا بود، عشق گل کرد و اشک جولان داشت
دل درهم شکسته از غم را ، آب و آیینه ها دوا کردند
شاعران ِنجیب در میدان، همه آتش شدند از حیرت
دفتر بزم و عشقبازی را ،در دل ِشعله ها رها کردند
غزلی آتشین سرود عجیب ،عارفی سبز کوش و با احساس
که شهیدان عزیز  مردن را ، باز در گوشها صدا کردند
بار دیگر جهان تما شاشد،  گل سرخ و  شهید معنا شد
لا له های شکسته از طوفان، باد را نفرت سیا  کردند
سرِ گنجینه ی ادب بگشا ، استخوانها مقدس آمده اند
سجده زیبنده هست و رکن ِ رکوع، شهر را محضر خدا کردند
دشتِ سبزِ حضور دریا گشت ، موج بر موج،رود طغیان کرد
صد و هفتاد و پنج دریا دل،  بر سر دست ها شنا کردند
 
 
 

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1394/4/4 در ساعت : 13:58:19   |  تعداد مشاهده این شعر :  683


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 10,239 | بازدید دیروز : 8,233 | بازدید کل : 122,966,632
logo-samandehi