ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



خنده ی نا بجا

خنده ی نابجای تومی برد آبروی من
صحبت نا شکیب دل زد ره گفتگوی من

سا قی چشم  شورتو جام خرد نمی دهد
تشنه ی عشق کور  تو ره نبرد به کوی من

کشته هزار و کبک را چشمه ی فتنه خیز تو
تر نشود ز جوی تو کام دل و گلوی من

تا گل روی من تویی سرّمگوی من تویی
هیچ کسی نمی شود خواهش و آرزوی من

جام تو جان معرفت مهر تو نیست بی جهت
آینه و صفای تو صورت رو بروی من

این عمل سیاه شب دست پر از گناه شب
باز رها نمی کند دامن خلق و خوی من

میل شکر نمی کند باور سر که ساز دل
تا نشکسته سرکه ای جام تو و سبوی من

گشته بهار من خزان از نفست نفس نفس
دوستی ات چه میکند ای همه جا عدوی من

در پی شعله می رود دیده ی پر سرشک دل
خنده که موج می زند بر لب قصه گوی من

تا تو امیر این رهی در شب شوق من مهی
ره به خد ا نمی بَرد قافله ی وضوی من
 



موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1394/5/6 در ساعت : 21:6:46   |  تعداد مشاهده این شعر :  653


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 15,020 | بازدید دیروز : 12,916 | بازدید کل : 121,781,953
logo-samandehi