ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



من از تزویرها در پشت این لباده می ترسم!

من از این سایه ها از سایه ی این جاده می ترسم!
و حتی از سکوت کوچه های ساده می ترسم
گرفتار کدامین شک بی حاصل شدی ای شیخ؟
من از نیرنگ تو بر جان این سجاده می ترسم!
چه فتوایی برای طرد من در جیب خود دارند
من از واعظ من از این زاهد افتاده می ترسم
بگو با پهلوانانی که در چزابه ها خفتند
من از رنج عمیق و درد این کباده می ترسم
صداقت مرده در آیین مفتی های داعش خو!
من از تزویرها در پشت این لباده می ترسم
چرا ساغر پر است این روزها از درد تنهایی؟
من از دلخستگی هایش و رنج باده می ترسم
چه بد آهنگ و بد سیرت شده این شیخ برصیصا
من از سازی که در این روزها سرداده می ترسم
هلا شیخِ شهیدِ سهروردم! مردِ عشق آیین!
من از شمشیرهای خفته در این جاده می ترسم!
                                   بیست و نهم تیر نود و چهار

کلمات کلیدی این مطلب :  سحاده ، چزابه ، مفتی ، تزویر ، واعظ ، باده ، سهروردی ،

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1394/5/28 در ساعت : 21:22:28   |  تعداد مشاهده این شعر :  813


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمود کریمی‌نیا (کریما)
1394/5/29 در ساعت : 12:46:6
شبی که جاده ی تزویر صاف می کردند

به راویان حقیقت مصاف می کردند

خداو منبرشان شوق مال و قدرت بود

اگر چه پنبه ی مردم کلاف می کردند

*************
درود استاد
دستمریزاد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
درود و مهر بر استاد عزیز جناب کریمی نیا
از لطف و محبت تان سپاسگزارم.
عزت و عافیت تان افزون باد.
سید علمدار ابوطالبی نژاد
1394/5/30 در ساعت : 9:40:15
سلام استادنبوی عزیز
اجتماعی بسیارزیبا وبه روز ی بود.دست مریزاد
سرافرازباشید
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
درود بر جناب ابوطالبی نژاد گرامی
از لطف و محبت تان سپاسگزارم.
سربلند باشید.
محمد یزدانی جندقی
1394/6/14 در ساعت : 3:13:30
"ای وای مادرم"
"آهسته باز از بغل پله ها گذشت
در فکر آش و سبزی بیمار خویش بود
اما گرفته دور و برش هاله ئی سیاه
او مرده است و باز پرستار حال ماست
در زندگی ما همه جا وول می خورَد"
هر کنج خانه صحنه ئی از داستان اوست
در ختم خویش هم بسر کار خویش بود
بیچاره مادرم
هر روز می گذشت از این زیر پله ها
آهسته تا بهم نزند خواب ناز من
امروز هم گذشت
در باز و بسته شد"
......................
سلام اندیشمند ارجمند جناب استاد نبوی بزرگوار
اندوه هجران مادر جانکاه و فراموش ناشدنی است مراتب تسلیت این حقیر را نیز بپذیرید برای روح آن مرحومه شادی و آرامش و برای جناب عالی شکیبایی ارزومندم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
درود استاد یزدانی ارجمند و بزرگوار
از لطف و محبت حضرت تان سپاسگزارم. خداوند درگذشتگان شما را بر خوان رحمانی خویش پذیرا باشد و به جناب عالی سلامتی و عزت روزافزون مرحمت فرماید.
سربلندی تان افزون باد.
سحر دگلی (آریایی)
1394/5/29 در ساعت : 13:37:38
عرض ادب

احسنت جناب نبوی
قلمتان جاودان
احساستان در امان باد
ــــــــــــــــــــــــــــــ
درود بر سرکار خانم آریایی گرامی
سپاسگزارم از محبت و حضور ارجمندتان.
سربلند باشید.
مرضیه عاطفی
1394/5/30 در ساعت : 18:36:14
صداقت مرده در آیین مفتی های داعش خو!

من از تزویرها در پشت این لباده می ترسم
_____________________
درود بر سرکار خانم عاطفی بزرگوار
از لطف حضورتان سپاسگزارم.
سرافراز باشید.

جابر ترمک
1394/5/29 در ساعت : 14:30:35
هلا شیخِ شهیدِ سهروردم! مردِ عشق آیین!
من از شمشیرهای خفته در این جاده می ترسم!
درود و عرض ادب
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
درود بر جناب ترمک بزرگوار
از لطف حضورتان سپاسگزارم.
سرافراز باشید.
مصطفی معارف
1394/6/1 در ساعت : 13:33:28
گرفتار کدامین شک بی حاصل شدی ای شیخ؟
من از نیرنگ تو بر جان این سجاده می ترسم!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
درود بر جناب معارف بزرگوار
سپاسگزارم از لطف حضور و محبت تان.
عزت تان افزون باد.
محمد یزدانی جندقی
1394/5/29 در ساعت : 16:6:36
سلام شاعر و هنرمند متهد جناب استاد نبوی
اجتماعی انتقادی بسیار خوبی سروده اید به روز و ماندگار قافیه ای مشکل و بدیع برگرفته اید بین این سه قافیه / کباده / لباده / باده / می توانید آماده و آزاده و... از این قبیل قوافی حهت تقویت هرچه بیشتر موتیف های کناری قرار دهید چرا که در اختیار شاعری سجاده و جاده را در ردالقافیه و ردالمطلع دارید و اینهمه فضولی را هم صد البته به بزرگواری خود
بر این جسور پر چانه خواهید بخشید
ابیات درخشان :
گرفتار کدامین شک بی حاصل شدی ای شیخ؟
من از نیرنگ تو بر جان این سجاده می ترسم!
چه فتوایی برای طرد من در جیب خود دارند
من از واعظ من از این زاهد افتاده می ترسم
بگو با پهلوانانی که در چزابه ها خفتند
من از رنج عمیق و درد این کباده می ترسم
اکبر نبوی
سپاس
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
درود بر استاد اندیشه ورز و گرامی جناب یزدانی عزیز
هماره از قلم و اندیشه تان آموخته و رهین لطف و محبت تان بوده ام. نگاه لطف تان به این غزل برایم شوق انگیز است و سپاسگزار محبت استادانه تان هستم.
خداوند بر عزت و عافیت و جوشش های هنری تان بیفزاید.
محمد وثوقی
1394/6/13 در ساعت : 22:52:25
انا لله و انا الیه راجعون
جناب استاد نبوی بزرگوار
مصیبت وارده را خدمت شما عزیز ارجمند تسلیت عرض می کنم و از درگاه پروردگار برای حضرتعالی و بازماندگان محترم صبر جمیل و اجر جزیل خواستارم. خدایشان بیامرزاد و در جوار رحمت الهی با بهترین های عالم همنشین باشند ان شاءالله تعالی.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
درود بر استاد وثوقی گرامی
از لطف و محبت تان سپاسگزارم. خداوند درگذشتگان حضرت تان را در دریای رحمت و لطف خود پذیرا باشد و به جناب عالی سلامتی و عزت روزافزون عنایت فرماید.
سربلندی تان افزون باد.
بازدید امروز : 1,674 | بازدید دیروز : 7,712 | بازدید کل : 121,717,142
logo-samandehi