رسمی از زمونه ( ترانه )
می خوام کنارت بشینم تو صورتت نگا کنم
خورشیدو ازعمق چشات با اون نگا جدا کنم
دستاتو تو دس بــگیرم ببوســم و ببـــوسمش
به صورتم دس بکـــشی تا دستامو با لا کنم
الان حسابی خسته ام حالِ ِکــــسی رو ندارم
ولی اگه ببینمت چه شورشــــــــــی به پا کنم
هر کی یه بار ببینتت ،عاشـق و دیونت میشه
منم با اون همرا میشم تا عشقمو صدا کـــــنم
رسم زمونه اینه که عاشقا سختی بکــــــــشن
قبوله سختی میکــــــــشم، ولی چقد دعا کنم؟
شما رو، جون مادرش مواظــــب آقا باشین!!
الهی قربونیش بشــم دور از تنش بلا کـــــنم
دیشب یه خواب بد دیدم، صورتتون زخمی شده
الهی خواب ِمرگ برم نمیدونم چیــــــکا کـنم
الان که حالتون خوبه؟ الــهی دَردِت به سرم
برم وضو بگیرم و رو طرف خـــــــــــدا کنم
مصطفی معارف 10/6/90 ساری
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/7/3 در ساعت : 11:6:16
| تعداد مشاهده این شعر :
1096
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.