در محکومیت آل سعود در پی فجایع مکه و منا
نشسته ام بنویسم که عید قربان است
چه روی داده خدایا غزل پریشان است
چه روی داده درین عید خون که آن بالا
ستاره بر گذر حاجیان گل افشان است
دوباره دست سیاهی مسیر را بسته
دوباره چشم زمین و زمانه گریان است
دوباره واژه نفرت، دوباره آل سعود
که قاتل نفَس زائران رحمان است
صفای عاشق دل خسته در منا این است
که مرگ سرخ عنایت ز حیّ سبحان است
ببین که خون شهیدان بیت حق جاریست
کنار رمی سعودی که اصل شیطان است
برای عرض خوش آمد به محضر حجاج
یقین که حضرت غایب کنار ایشان است
اگرچه طعم غزل طعم تلخ هجران شد
حکایتی ست که در حزن این نیستان است
زیارت همه ی حاجیان چه مقبول است
کنار سعی و صفایی که حاصلش جان است
اگرچه بغض ، غزل را دچار نسیان کرد
امام شاهد ما فکر این شهیدان است
صفای مشعر دل های منتظر بازآ
ظهور حضرت باران دوای هجران است
محمدمهدی عبدالهی
۹۴/۷/۳