ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



عاشقانه وصال
با تو فقط پر دادن پروانه‌های دامنت تا من

حس تراکم کرده در برجستگی‌های تنت با من

با تو فقط پر دادن گنجشک‌های نوهوس تا اوج

تفسیر خواهم‌کرد در چشم تو جیک و جیکشان را من

وقتی لبالب شد نفس‌هامان، عطش، دار و ندار ماست

چه فرق دارد لب تو می‌بخشی شریک بوسه را یا من

***

دوران سختی بود، مردم عشق را افسانه می‌خواندند

و هیچکس باور نمی‌کرد عاشقی را، آه! حتی من

ما راه طولانی عمری را گذر کردیم، با هم آمدیم اینجا

از آن نمی‌شد بگذریم الاّ چنین: یک پا تو، یک پا من

من سالک صنعانی‌ام امشب، تو ترسای هوس خیزش

بگذار باشم تا ابد شایسته شیخ سرزنش‌ها من

ای گر گفته دستهایت از تب آنچه که می‌خواهی!

بسپار هرم آن جوانی را به من، این پیرِ تر دامن

خود را رها کن در تنم، دارد تنت می‌لرزد از شهوت

خواهم شد آن بی صبری‌ات در خواستن را مهد ارضا من

این خانه‌ی وصل است، کوران گور می‌بینند، این حجله ست

ای مرگ! اینک کشتی امواج باش، آغوش دریا من...

مهرداد نصرتی(مهرشاعر)
کلمات کلیدی این مطلب :  غزل ، عاشقانه ، مهرداد نصرتی ، مهرشاعر ، پروانه ، مرگ ، شعر ، گنجشک ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1394/7/5 در ساعت : 12:5:19   |  تعداد مشاهده این شعر :  1019


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 10,309 | بازدید دیروز : 8,233 | بازدید کل : 122,966,702
logo-samandehi