ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



از درخت وگياه و ماه بپرس

 

 

باز شب گسترانده برهستي پرده ي نقره كوب تارا را

دوست دارم كه يك غزل بشوم پر كنم حجم اين چليپا را

 

آسمان صاف ورنگ باران است ابر و مهتاب ونور، آه انگار

كاغذ ابرو باد منتظر است تا بريزي برآن الفبا را

 

توي باغي نشسته ام تنها دوره ام كرده نور و نيلوفر

اندكي مانده تا كه دريابم حكمت خلسه هاي بودا را

 

باغ را دوره كرده دريايي  كه اندرآن يك نهنگ وصد پري است

بوي يونس كشانده از هر سو تا بدانجا همه پري ها را

 

مي زند يك پلنگ بر آب و مي خزد يك نهنگ بر خشكي

ماه دنبال بركه...غافل كه ، تازه كرده جنون دريا را

 

رودهايي بزرگ از هر سو مي شتابند سمت آن دريا

موج هايي عظيم مي كوبند بر سر صخره ها سر وپا را

 

دوره ام كرده نور ونيلوفر باغ هم دور آندو پيچيده ست

باغ را دوره كرده دريا و نور تو دوره كرده دريا را

 

آنقدر حيرت آوراست كه من مي توانم فقط نگاه كنم

پلك بر هم نمي زنم نكند گم كنم رد پاي رويا را

 

شوق مستي ست در سرم اما يك شراب عجيب مي خواهم

دوست دارم به جاي خون مسيح ، سر كشم شيره ي يهودا را

 

ماه را مي كني تعارف كه : "رشک دریاست این بگیر وبنوش"

ماه را مي زنم كناري تا از لبت آن شراب گيرا را...

 

دوست دارم به من نگاه كني و به دنيا مرا نشان بدهي

پس به هفت آسمان بگویی که داشتم ارزش تماشا را

 

زير اين آسمان تو در تو سالها شب نشين اين باغم

از درخت وگياه و ماه بپرس مي شناسند دوستان مارا

 

مي ستانم به آستين غزل گرد از آستان زيبائيت

مي نويسم به جوهري از خون نامت اين واژه ي نويسا را

 

اين سري را كه در گريبان است پيش پايت بلند خواهم كرد

پس به آفاق مژده خواهم داد طلعت آفتاب فردا را

 

 

تهران 16 مهر 89 

کلمات کلیدی این مطلب :  از ، درخت ، وگياه ، و ، ماه ، بپرس ، ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/3/4 در ساعت : 5:1:37   |  تعداد مشاهده این شعر :  1013


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 13,121 | بازدید دیروز : 8,233 | بازدید کل : 122,969,514
logo-samandehi