ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



پاييز
فصل پاییزكه از راه رسید ..
بادي از سمت غروب آمد و با خط درشت
جمله اي روي در باغ نوشت:
كه من ازرنگ طلایی غروب هدیه آورده ام از راه دراز
هر درختی كه تقاضا بدهد زودترموی سرش رنگ شود
***
باد از لاي درختان كه گذشت كاج خود را به كری زد نشنید
زآنطرف پير چناران بلند پیشتر از همه با خنده دوید
گفت من طالب خورشیدم و نور ودلم نازك واز جنس بلور
دوست دارم كه در این باغ بزرگ زودتر موي سرم رنگ شود
تك نوازي نكنم در دل باغ ساز من با توهماهنگ شود
باد تا دید چنار عاشق اوست
آمد آرام در اطراف درخت دست بر كیسه حنا كرد و كشید
رنگی ازسرخی خورشید قشنگ
***
سرو چایید به خویش از سر ذوق تا شروع كرد به رنگ آمیزی
كاج با حسرت ازآنسو نگریست رنگ پاشید روی تبریزی
كم كمك باغ پر از زردی و نور فصل پاییز شد وسرد ونمور
كاج خوشحال زسرسبزي خود چشم ماليده كه تك رنگ شود
غافل از آنكه دراين جنگل زرد تك و تنها شده، دلتنگ شود
در پی همسخنی گشت به باغ هيچكس صحبت او را نشنيد
هرچه فرياد كشيد از ته دل پاسخ از هيچ درختي نرسيد
***
باخودش گفت چه بد كاري بود تكروي كردن و و تكرنگ شدن
كاش با قافله همسو گشتن. كاش با یارهماهنگ شدن
کلمات کلیدی این مطلب :  پاييز ، غروب ، چناران ، سرو ، كيسه حنا ، درخت ، جنگل ،


   تاریخ ارسال  :   1394/8/30 در ساعت : 10:1:1   |  تعداد مشاهده این شعر :  871


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 10,283 | بازدید دیروز : 8,233 | بازدید کل : 122,966,676
logo-samandehi