ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



شعر کوتاه در افغانستان

شعر کوتاه در افغانستان

شعر کوتاهِ پارسی دری پس از دهه‏ی هشتاد خورشیدی روح الله بهرامیان:
شعر كوتاه در ادب پارسي از رهگذر زماني كهن سال تر از شعر بلند دراين پهنه است.بااين حال اگر عنوان شعر كوتاه را خاص تر مدنظر نداشته باشيم وآنرا درچند قالبی‏كه پس از دهه‏ي هشتاد درافغانستان بصورت برجسته ظهور كردند خلاصه نكنيم حرف وحديث به درازا خواهد کشید؛ اين قلم بي توجه به پيشينه تاريخي كوتاه مخصوصا "كوتاههای كلاسيك" درادب فارسي؛ به تحليل وضعيت شعر كوتاه پس ازدهه هشتاد خواهد پرداخت - همچنان ريشه يابي خواهدكرد كه اين جريان با تاثیر پذیری از كدام جريان وارد ادبيات دهه هشتاد گرديد- كه بدون شك اصطلاح شعر كوتاه خيلي خواص ترخواهد شد وکاروپیکارما را دراین زمینه ساده ترخواهد ساخت.
بدون شك عنوان شعر كوتاه درحوزه ادبیات زبان ما مخصوصا درغرب دری پارسی دراين اواخر به يك جريان پویا ونیرومند مبدل شده ویکسره سرزبان‏هاست واین "شعركوتاه " بيشتر ازآن‏كه به شنونده امروزي ذهنيت تك بيت(فرد) دوبيتي، رباعي ،قطعه وبعضا چهارپاره ولندی را بدهد شنونده را اغفال نموده به سوي هايكو، طرح، شعركوتاهِ سپيد، شعر كوتاهِ نيمايي ،سه گاني، کاریکلماتور و .... ميبرد و آنهم ناشي ازگرايش بي سابقه‏ی سرايشگران به اين قالب ها درعصرحاضر است که حوصله ها تنگ شده اند وآفرينش گران حوزه ادبيات به ويژه عرصهِ شعر بيشتر از هر امر ديگر درپي نو آوریی درقوالب وکوتاه ساختن ساختارهای ژانر های ادبي هستند كه مطالعه آن‏ زمان كمتر را باید بگيرد و اين وضعيت خلاف گذشته ها دامنگير ادبيات داستاني مانيز گرديده است چون فکر وذکر ادیبان ما را اقتصادی صرف کردن فراوده های ادبی گرفته است.
گذشته از این درباره ی شعر کوتاهِ پارسی درحوزه ی جغرافیای افغانستان باید گفت؛ نخستين گام ها درپيرامون شعر كوتاه دراین کشوربه واسطه رفعت حسيني، داكترصبور الله سياه سنگ، حضرت وهريزوبرنا كريمي گذاشته شده است كه به باور اكثر پژوهشگران به سي سال قبل ازامروز برميگردد وازدهه شصت آغاز يافته است که آهسته آهسته جریان آفرین گردید؛ برنا كريمي یکی ازشاعران وشعر شناسان نام آشنای کشور دراين ساختار يك مجموعه مدون زير نام"شگوفه ها به بهشت ميروند"را بچاپ رسانيده واین نخستين كتاب مدون است که درافغانستان برای نخستین بارزیرنام "هایکو" اقبال چاپ یافته ، دكتور صبورالله سياهسنگ از بيست سال بدينسور برگردان هاي فراواني از هايكو های جاپانی را به زبان پارسی داشته وهمچنان خودش دراين قالب پيوسته سروده است ؛ حضرت وهريزازمترجمان بنام و کوتاه سرای دیگر روزگارماست كه تجربه هاي موزون وغير موزن بسيار درقالب هايكو دارد كه درروزنامه ها مجلات وگاه نامه ها اقبال چاپ يافته اند همچنان ترجمه های او از زبانهای اول پیوسته درنشرات افغانستان بچاپ رسیده است اما گزیده‏ی "شگوفه ها به بهشت میروند" اثربرناکریمی بی شک به شکل مدون وزیر نام مصطلح "هایکو" نخستین کار جامعی است که درکشور به چاپ رسیده است و نخستین گام در امرشناساندن شعر کوتاه درکشور محسوب میشود.نكته‏ی دیگری که بجای مقدمه دراین ارتباط قابل ياد كرد است عقیده ی محققان و پژوهشگران عرصه ادب است كه شعر كوتاه را بشكل امروزي آن کودک چهارپینجساله‏ی بیش نمیدانند وايشان برمبناي تعريف شعر كوتاه پس از دهه هشتاد وتكيه برقالب "شعركوتاه فارسي" ونه "هایکو یا هایکوواره" تاكيد دارند؛ که چون شعر كوتاه فارسي درساختار بدون وزن ودرسطرهاي محدود يا پارهها وتکههاي انگشت شمارسروده ميشود پس از دهه هشتاد خورشيدي شايع شده وآنهم به گونه‏ی وارداتي داخل وضعيت ادبيات پارسي افغانستان گردیده است بدين معنا كه شعر کوتاه پارسی از جريان ادبيات افغانستان راه جدا نكرده بل از ادبيات ايران وجهان وارد جريان خون ادبيات ما شده است وتاکید ميكنند كه ابتدا ازجاپان به ايران وازآنجا پس از سقوط حکومت طالبان آهسته آهسته وارد افغانستان گرديده که درآغاز بصورت پراكنده ودرسالهاي اخير بصورت مدون روي آن كارشده واقبال چشم گيريافته است...


با استناد براين باور ميتوان گفت كوتاه سرايي يا جريان شعر كوتاه ازرهگذرتاريخي وپیدایی آن بدون شك چه درايران با پيشينه تاريخي‏تر وچه درافغانستان با پيشينه نه چندان دورشكل دگرگون شده ای ترجمه هاي هايكوي جاپاني است.*که برميگردد به سالهای قبل، ارتباط وبرخورد مشهور صبور الله سياه سنگ با "كاترينا" يكي از اعضاي گروه"خواهران مقدس" را دراین ارتباط شاهد مي آوريم تا قضاوت به وسیله‏ی خوانندگان؛ آن‏گونه که هست صورت گیرد وتاریخ شعرکوتاه درافغانستان بصورت قطعی اززبان یکی از مترجمان برجسته کشور شنیده ودانسته شود"از آشنا شـدنم با کاترینا بیسـت سـال میگذرد. با هـم در بیمـارسـتان Indira Gandhi (صحت طفل/ کابل) کار میکردیم. نامبرده از خاسـتگاه خـورشید _توکیو_ می آمـد و یکی از پرکارترین بانوان "انجمـن خـواهـران مقدس" بود. روزی از او پرسـیدم: شنیده ام که جاپانیهـا از ذوق ویژه برخـوردار اند. آیا شمـا نیز در کنار نیایش و بیمـارداری به هنر گـرایش دارید؟ کاترینا گفت: شـاید کمتر جاپانی به شعر دلچسپی نداشـته باشـد. پرسـیدم: آیا شعر میخـوانید؟ گفت: گاهی میخـوانم و گاهی میسـرایم. و به اینگـونه فصل دیگـری از آشنایی مـا آغاز شـد. او به خـواهش مـن از فـراز و فـرود هنر و ادبیات جاپان آغاز کرد. از رخنه عناصر فـرهنگی و مذهبی چین کهن و راهیابی اندیشه هـای گـونه گـونه باخترزمین تا گنجینه "Man'yo-shu" و شهکار حمـاسـی "Heike monogatari" گفت و رسـید به سـده چهـاردهـم و داسـتان اینکه Haiku"" چگـونه مـانند شگـوفه نورسـی از شـاخه "Tanka" جدا شـد، زیرا تانکا در سـه مصراع نخسـت، سـاختار هـایکـویی داشـت و چندین گپ دیگـر به گفته کاترینا، در سـده هژدهـم Matsuo Bashu بنیانگذار هـایکـوی نوین کار بزرگی کرد. زیرا در پرتو پردازهـای او هـایکـو با شناسـه آزادتر پدید آمـد. کاترینا پس از آنکه سـاختمـان هنری و کارشناسـانه هـایکـو را واگشـود، چند تایی را به جاپانی خـواند و آن را واژه واژه به انگلیسـی برگـرداند تا به مـن کمک بیشـتر شـده باشـد. او هـایکـوی مشهور Arakida Moritake را چنین خـواند:
را/ کا/ ای/ دانی (= دو تا گلبرگ از شـاخته افتاده)
کا/ ای/ رو/ تو/ بی/ ری (= میبینم بالا پرواز میکنند)
کـو/ چو/ وو/ کانا =) اوه! این که پروانه اسـت)
میتوان برگـردان بالا را با امـانتداری در محتوا، چنین نوشـت:
یک جفت برگ ریخته گل ز روی خاک
رو سـوی شـاخه دارند و پرواز میکنند
اوه! پروانه اسـت آن!
و هـایکـوی مشهور Matsuo Basho
فو/ رو/ ای/ کی/ یه (= برکه کهن...)
کا/ وا/ زو/ تو/ بی/ کـو/ یو (= غوکی میجهد)
می/ زو/ نو/ او/ تو (= آوای آب (
کاترینا افزود: سـوژه هـایکـو بیشـتر گـرد زیبایی طبیعت، زندگی و گذشـت روزگار میچرخد. اشـاره به عنصر وقت، به شیوه آشکار یا پرداخت نمـودهـای آن مـانند نشـان دادن فصلی از سـال در یک مصراع ناگزیر اسـت. در پایان، میزبان مهـربان کتابی به نام "The Haiku Handbook" نوشـته William Higginson و Penny Harter را به مـن داد. در برگهـای این کتاب برخـوردم به نکته هـایی که پیش از آن نادرسـت آمـوخته بودم، مثلاً اینکه: "هـایکـو شعر هفده هجایی اسـت در سـه مصراع دارای پنج/ هفت/ پنج هجا"؛ و تازه دانسـتم که سـرودپردازان جاپان هجاهـا/ سـیلابهـا را آنگـونه که در زبان انگلیسـی هسـتند، نمیشمـارند. هـایکـو به"onji" که کـوچکترین پیوندی با سـیلاب ندارد سنجیده میشـود. "اونجی" را میتوان آوا_نمـاد (sound-symbol) خـواند. آوا_نمـادهـا صدای کـوتاهتر، سـاده تر و شـتابنده تر از هجای انگلیسـی را بیان میدارند و نشـانه هـای تلفظ جاپانی اند. مثلاً در این زبان، آوای "tsu" به شـتاب "a" ادا میشـود. از سـوی دیگـر، حرف "a" جاپان زودتر از تلفظ انگلیسـی یا امریکایی آن بر زبان می آید. در برخی از واژه هـا دسـتکم دو یا سـه آوا_نمـاد به کار اسـت تا هجای متعارفی را بازنمـایانند. شـاید هـر خـواننده واژه "Man'yo-shu" را با تکیه بر هنجارهـای آشنا، سـاختار سـه سـیلابی بداند، در حالی که "Man'yo-shu" را با شش آوا_نمـاد میشمـارند. هـایکـوی اصیل دو پاره مـوزون دارد، یکی دارای دوازده و دیگـری دارای پنج آوا_نمـاد. درنگ میان دو بخش با شگـرد ویژه گـرامری به نام "kireji" یا cutting word"" (واژه قاطعه) نشـانی میشـود. "کرجی" پیشنهـاد کننده حالتهـای ویژه دسـتور زبان مـانند فعل، پسـوندهـای صفتی، آواهـای کـوتاه نمـایانگـر پافشـاری، پرسش، شگفتی، احتمـال و نشـانه سـه نقطه برای ناتمـامی و حذف اسـت. این تدبیر که رسـاننده بیان تلگـرافیک نیز میباشـد، به هـایکـو نیرو میبخشـد تا با جهیدن از خم و پیچهـای دسـتور زبان، کمتر به بایدهـا و نبایدهـای گـرامری و بیشـتر به تصویرگـری بپردازد.
عشقه پیچان شگفته
هـر بامـداد مرا بیدار میکند
اگـر زیر تایر نشـده باشـد
*
چادرهـای شسـته دختران
روی طنابهـا، در اهتزاز، زیر آفتاب
امروز جنگ نیسـت
*
ای نسـیم بهـاری پغمـان
به خانه هـای بدون خانواده گذر کن
مـن آنجا نمیتوانم رفت
درروزگاری که سـه مصراعیهـای بالا را از زبان کاترینا میشنیدم، هـرگز نمیتوانسـتم پیشبینی کنم که بیسـت سـال پس از آن با عبدالهـادی ایوبی هـایکـوسـرا آشنا خـواهـم شـد و از او نیز در هـمین شیوه _ولی شیرینتر_ خـواهـم خـواند".)1) وبه اين ترتيب كارهاي حضرت وهريز
(1)
شب کوتاه تابستان
ببين يک قطرهء شبنم
به پشت کرمک صد پا
(2)
طفل بازيگوش در حويلي
مي دواند چار سو سگ را
ماه تابستان...
(3)
زندگي اش را
او به گرداگرد آويزان پلي پيچاند
پيچک وحشي
(4)
جنگاور در محاصره
بر کلاهخود سنگينش
پروانه اي نشست
كه اززبان ومنبع اصلي ترجمه شده وترجمه های برناكريمي؛ تلاش هايي بوده است درجهت شناسايي و گسترش اين ژانر درادبيات پارسي که پيشينه كوتاه سرايي را درافغانستان گواهی میدهند. بهر حال اوج گرايش به كوتاه سرايي بدون شك درسالهاي اخير صورت گرفت ودقيقا آغازوميانين سالهای دهه 80 هجري خورشيدي بود كه يك نسل تازه‏دم رو به كوتاه سرايي آوردند واين ژانر وارد آفرينش هاي سرایشگران بخصوص نسل جوان شد كه هركس باتوجه به برداشت هاي خود دراين خيابان بي مخاطب يابي‏عابر گام گذاشت البته ذكرتمام آثاري كه پي هم دراين ارتباط تا این‏دم بچاپ رسيده اند يك ضرورت است كه به ترتيب پس از "شگوفه ها به بهشت میروند" اثر برناکریمی "چپ كوچه" اثروحيد بكتاش"دوپانزده يك سي" بازهم اثر وحید بكتاش كه با كوتاه هاي محمد ياسين نگاه اقبال چاپ يافت"عطرليمو" مجموعه شعرهاي كوتاه محمود جعفري و"شگوفه هاي بامدادي"اثرشاعر ورجاوند عبدالهادي ايوبي را میتوان نام برد که به ترتيب ميان سالهاي 1386 ،1387، و1389 به زيور چاپ آراسته گرديدند. باتوجه به آنچه دربالا گفته شد اين دقيقا صفحه دوم روكرد به شعر كوتاه افغانستان بود كه نسبت به سالهاي قبل يك كلته عظيمي از آفرينشگران را جذب خود ساخت، مينا مينو(حسيني) متين آذريون، روح الامين اميني،نوراحمد پاييز، مجيب الرحمان مهرداد، امان پویامک و...ازجوانان دیگروازنسل دوم کوتاه سرا درکابل بودند که این ژانرتازه‏دم ایشان را متوجه خود ساخت كه با تاثير پذيري از وضعيت دست به آفرينش دراين ساختارزدند. همانگونه كه قبلا گفتيم هركس براساس برداشت هاي خود البته باتاثير پذيري از جريان ترجمه هايكو دست به سرايش كوتاه زد كه دراين ميان عده ي طرح كاركردند عده ي هايكو سرودند وعده ي با توجه به تاكيد روی عنوان شعركوتاه پارسي، شعرك، ترانك، كوتاهه، هايكوواره، كاريكلماتورو..آفريدند.كه تاهنوز كه هنوز است مرزي ميان اينهمه عناوين بصورت برجسته وجود ندارد وازلحاظ ساختاري تقریبا هيچكدام تعريف شده نیستند وهرکس سروده‏ی خود را نامی میگذارد که دلش میخواهد به استثنای چند چهره‏ی پیش کسوت و آگاه ازجریان هیچ یک ازسرایندگان جوان پيرو روند خاص سرايش وتعاريف وتعابيرمشخصی نيستند وصد البته خود این آفرینشگران نیز نمیدانند آنچه سروده اند دقیقا چه است وچه نامی باید داشته باشد.دراين مورد ذكراین نكته نیزمهم است كه اكثر اين سرايندگان با كلمه "هايكو" مشكل دارند وبراين باورند كه باتوجه به ترجمه ناپذيري هايكو نميتوان عنوان هايكوي فارسي را بالاي كوتاه هاي كه درواقع باتوجه به قابليت هاي زباني فارسي سروده ميشوند گذاشت چون هايكو يك اصطلاح خاص جاپاني است وبه نوعي خاص ادبي اطلاق ميشود که درسرزمين جاپان زاده شده رشد كرده وگسترش يافته است وباتوجه به خواستگاه خود حامل يك فرهنگ ويژه وخاصیت ها وحساسیت هاي منحصر بخود است كه حتا شناخت آن بی توجه به هويت ريشه دارتاريخي وفرهنگي آن صورت نمیگيرد بنابراين اصطلاح هايكو هويت مشخص وغير قابل تغيیر خود را دارد كه نميشود آنرا بصورت تحميلي وارد زبان وادبيات پارسي یا هرادبیات دیگری كرد دربرابراین دیدگاه عده‏ی را عقیده برآن است كه ترجمه هاي تنها هايكوي "باشو" مخصوصا آن "بركه کهن" که با ترجمه هاي مختلف ديدار كرد همه يكسان وبا كليت واحد ترجمه وبرگردان شدند كه براين مبنا هايكو ميتواند ترجمه پذير باشد وهمينگونه باور دارند كه ميشود عنوان هايكوی فارسي را هم بجا دانست.بهرحال سخن برسر وضعيت شعر كوتاه است كه بدون شك قالب هايكو ويا كوتاه پارسي كه بيشترنام هاي مترادف بهم بوده اند را در برمیگیرد واینها متاسفانه به تناسب قالب هاي ديگر بنابرعواملي عام واقبال همگاني نيافتند با آنكه تجربه هاي خوبي دراین ساختار ها پدید امده بود مثلا كارهاي یک تعداد شاعران مانند آقاي محمود جعفري، عبدالهادي ايوبي متین آذریون ،مینا مینو و...دراين قسمت جدي تر ازهمه بود. عوامل اقبال نيافتن هايكو ويا شعر كوتاه فارسي به باور این قلم درنداشتن بستر مناسب در ادبیات فارسی میتواند باشد.بستر ادبيات ما بیشتريك بستر تغزلي وحماسي است تا روحاني وتعبدي كه باتوجه به روحانيتي كه درقالب هايكو ديده ميشود وبا توجه به اینکه خود هايكو زاده‏ي يك استغراق است اقبال عمومي ميان عامه مردم وحتا خود سرايندگان نيافته، همچنان ادبيات ما با معيار هاي ميتا فزيكي يا هويت هاي ميتا فزيكي همراه است يا شعر ما با الگوهاي فرازميني سنجيده ميشود درحاليكه مواد خام وپخته شعر هايكو درقدم نخست طبيعت است وبيشتر ازآن قداست،اسطوره،وتعبد را باخود دارد كه يكنوع پشتوانه فكري ونگرش متضاد را دارا میباشد.مسئله ی محتوا درهایکو که بصورت كل با حضور فصل واژه هاي خاص كه دربافت زباني جاپاني معاني خاصي را افاده ميكنند همراه است درحالیکه ادبیات ما طبیعت را اهمیت درجه دوم داده است. مسئله وزن وتعداد تكه ها وواحد اندازه گيري وزن كه درهايكو "اونجی"و"مورا" و...درشعر كوتاه فارسي هجا وحرف وسطراست تفاوت شایان دارد.ودیگر مسئله تكه ها كه درفارسي اتفاقي بلند وپست ميشوند وهمينگونه ازدو وسه تکه شروع وگاهی تابيشترازاين ميرسند درحاليكه درهايكو 5.7.5 است كه كاربرد آن درزبان فارسي هم ناممكن وهم منطقي نمي نمايد.همه دلایلی اند که شعرکوتاه را ازآن جست وخیزی که درآغاز ومخصوصا درمیانین سالهای دهه هشتاد داشت وگرایش به آن درمیان نسل جوان به یک مُد تبدیل گردیده بود بازداشت و دردهه نود که ما درآستانه آن قرار داریم و تصور میشد که اوج واقتدار شعر کوتاه باید باشد وگرایش بدان دراین دهه بیش تراز بیش بالا بگیرد برخلاف توقع تاهنوزسیرنزولی دارد وکاملا فروکش کرده است.... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*جریان کوتاه سرایی(هایکوی فارسی) بصورت علمی ومدون درایران نیز ازترجمه هاي سهراب سپهری وهمچنان ع.پاشايي واحمد شاملو كه دركتاب مشترك بصورت علمي ترواختصاصي تر پيرامون ظرافت‏ها، دشواري‏ها ويژه گي های هایکو پرداخته بودند ازدهه چهل؛ و بعد باكتاب هاي چون "گنجشك ناتمام" اثر سيد علي ميرافضلي؛"شعركوتاه معاصر ايران" وهزار سال عاشقي" كه مجموعه 300 شعر كوتاه درساختار هايكو بود اثر سيروس نوذري؛ "ميناتوري هاي ايراني" مجموعه‏ی كوتاه هاي ميرويس نيرو درسال 1379 وكارهاي سيد علي صالحي كه خود را نخستين هايكو سرايي ايراني ميداند شروع شده ادامه میابد.
روکردها:
1- داکترصبورالله سیاه سنگ /مقدمه‏ی "شگوفه هاي بامدادي" اثرعبدالهادي ايوبي1389-کابل
* مصاحبه سیروس نوذری با سايت خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)
* گفتگوی قدرت الله ذاکری با روزنامه قدس


کلمات کلیدی این مطلب :  شعر ، کوتاه ، در ، افغانستان ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/7/8 در ساعت : 20:39:8   |  تعداد مشاهده این شعر :  4499


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 2,566 | بازدید دیروز : 7,712 | بازدید کل : 121,718,034
logo-samandehi