حالا نگاه خیس جهان سمت داغ هاست
فوج مدافعان حرم، شب چراغ هاست...
با دست های بسته کلید رهایی اند
غواص ها که آینه ی روشنایی اند
این کاروان به مقصد خورشید می رود
سمت" منای" رحمت و توحید می رود
---
در هرم انتظار، گدازنده شد به عشق
عالم میان شعله ، برازنده شد به عشق
بغضی فشرد نای قلم را که تازه شد
داغ هزار لاله که پاینده شد به عشق
برخاست رو به ماه گلی تازه باز هم...
تابنده شد میان شب، تا، بنده شد به عشق
شد جاودانه نام شکوه و غرور ها
روشن نگاه روشن آینده شد به عشق
نامی همیشگی ست "نمر باقر النّمر"
"هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق "
--------
سلام سركار پارسا فر
حظ بردم از سروده ي خوش متن ومحتوي
ثبت است برجريده عالم دوام ما...