پرواز می توان کرد،« پروا اگر نباشد»
مجنون نمی توان شد لیلا اگر نباشد
پیوند روح بسته با خفتگان غافل
هشیار چون توان شد، رویا اگر نباشد؟!
در پای عشق ریزم مفهوم لحظه ها را
با لفظ گم شود ره، معنا اگر نباشد
لیلای آفرینش شعر جنون سروده
شوری چنان نماند شیدا اگر نباشد
با عشق ره توان برد تا آسمان دل ها
امروز را غنیمت فردا اگر نباشد
امواج در تلاطم چون در کرانه آید
موجی نمی توان زد دریا اگر نباشد
اینگونه با خیالش سودا و ناله آید
طبعم چگونه باید ، سودا اگر نباشد؟
در وادی تمنا ، دل بی نصیب و حیران
دلدادگی نشاید ، «پر» ، «وا» اگر نباشد !
زهرا علی بابایی
تاریخ ارسال :
1394/10/29 در ساعت : 17:31:27
| تعداد مشاهده این شعر :
659
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.